دیدگاه جنوب جهانی: سیاستمداران ایالات متحده ناجی رمزارز نیستند!

دیدگاه جنوب جهانی: سیاستمداران ایالات متحده ناجی رمزارز نیستند!
آنچه در این مقاله میخوانید

دونالد ترامپ (Donald Trump) و سایر سیاستمداران ایالات متحده که به سمت ارزهای دیجیتال روی آورده‌اند، امید و انگیزه‌ای را در میان ذینفعانی که لابی‌گری را به عنوان راهی برای تأثیرگذاری بر سیاست‌گذاران می‌بینند، به وجود آورده‌اند. با این حال، شک و تردیدهای مداوم در مورد صداقت سیاستمداران باید به عنوان هشداری عمل کند و به نوآوران یادآوری کند که آن‌ها زمانی پیشرفت می‌کنند که نیازهای کاربران را بر منافع سیاسی خود اولویت دهند.

رمز ارزها به عنوان مسئله کلیدی در انتخابات ظاهر می‌شوند

در هفته‌ها و ماه‌های اخیر، بحث‌های قابل توجهی در مورد تأثیر احتمالی دوره دوم ریاست جمهوری دونالد ترامپ (Donald Trump) بر بیت کوین (BTC) و صنعت ارزهای دیجیتال مطرح شده است. حمایت قوی رئیس‌جمهور سابق ایالات متحده از ارزهای دیجیتال توجه بسیاری از جمله حامیان آزادی مالی را به خود جلب کرده است. ظهور ارزهای دیجیتال به عنوان یک مسئله کلیدی انتخاباتی حتی رسانه‌های اصلی مانند نیویورک تایمز (The New York Times) را بر آن داشته که مقاله‌های نظری درباره اهمیت رو به رشد آن منتشر کنند.

در همین حال، حمایت ترامپ از بیت کوین و استخراج آن، همراه با بازخوردی که دریافت کرده، به نظر می‌رسد که باعث شده دولت بایدندر  (Biden) استراتژی خود در مورد ارزهای دیجیتال بازنگری کند. قبل از این تغییر اخیر، کمیسیون بورس و اوراق بهادار (SEC) نه تنها مصمم به رد تأیید ETF اتریوم (ether) بود، بلکه قصد داشت کل ارز دیجیتال را سرکوب کند.

شکایت‌های کمیسیون بورس و اوراق بهادار (SEC) علیه سازندگان اتریوم و اظهارات عمومی گری گنسلر (Gary Gensler)، رئیس SEC، در مورد اتریوم (ETH) توسط جامعه ارزهای دیجیتال به عنوان نشانه‌ای آشکار از آینده تاریک برای ارز دیجیتال شماره دوی جهان تفسیر شد. در حالی که کمیسیون بورس و اوراق بهادار ابتدا نتوانست پروژه‌های مختلف ارز دیجیتال را وادار به بسته شدن کند، رویکرد آن برای تنظیم از طریق اقدامات اجرایی نشان داد که قصد دارد کل صنعت را دنبال کند.

بنابراین، مبارزه تنها گزینه‌ای بود که باقی ‌مانده بود و حامیان و شرکت‌های ارزهای دیجیتال گرداگرد گروه‌های لابیگری همدل با هدفشان جمع شدند. به نظر می‌رسد که این اتحاد به تغییر اخیر در موضع کمیسیون بورس و اوراق بهادار کمک کرده است، که با بررسی درخواست‌های ETF اتریوم و افزایش تعداد قانونگذاران حامی ارزهای دیجیتال در سراسر طیف سیاسی آشکار شده است. با این حال، این حمایت رو به رشد بازیگران سیاسی سوالات اساسی را نیز مطرح می‌کند.

با وجودی که افزایش حمایت از سوی بازیگران سیاسی اتفاقی امیدبخش است، اما سوالاتی را درباره انگیزه‌ها و پیامدهای احتمالی این تغییرات نیز به وجود می‌آورد. نوآوران در فضای ارزهای دیجیتال باید همچنان بر نیازهای کاربران تمرکز کنند و در عین حال نسبت به نفوذ منافع سیاسی هوشیار باشند.

پذیرش بازیگران سیاسی هزینه دارد

آیا دارندگان بیت ‌کوین و علاقه‌مندان به ارزهای دیجیتال با حمایت از سیاستمدارانی که ظاهراً از هدف آن‌ها حمایت می‌کنند، خطر پشیمانی آینده را به جان می‌خرند؟ بازیکنان صنعت ارزهای دیجیتال در ازای حمایت سیاسی که اکنون بسیار حیاتی تلقی می‌شود، چه چیزی ارائه می‌دهند؟

پرسیدن این سوالات ضروری است، چون اقدامات فعلی ممکن است پیامدهایی در آینده داشته باشند. پرسیدن این سوالات همچنین به این دلیل ضروری است که سیاستمداران اغلب یک چیز می‌گویند و چیز دیگری انجام می‌دهند. عدم بحث در مورد ارزهای دیجیتال در مناظره اخیر بین ترامپ و بایدن به برجسته‌سازی خطرات احتمالی این رویکرد کمک می‌کند.

برای درک این که چرا همکاری با سیاستمداران که گاهی اوقات خودخواهانه عمل می‌کنند توصیه نمی‌شود، باید به ۱۵ سال گذشته نگاهی بیندازیم. در آن زمان، خشم زیادی نسبت به سیاستمداران و احزابشان به دلیل سیاست‌های شکست‌خورده‌ای که منجر به بحران مالی ۲۰۰۸ شد، وجود داشت. در پاسخ به این بحران، ساتوشی ناکاموتو (Satoshi Nakamoto) پیشنهادی را مطرح کرد که پیش از فروپاشی در حال کار بود. این پیشنهاد که به نام بیت‌ کوین (BTC) شناخته می‌شود، به عنوان “نسخه‌ای کاملاً همتا به همتای پول الکترونیکی که امکان پرداخت‌های آنلاین را به صورت مستقیم از یک طرف به طرف دیگر بدون نیاز به عبور از یک مؤسسه مالی فراهم می‌کند” معرفی شد.

در واقع، وضعیت اقتصادی حاکم بر بیشتر کشورهای غربی در آن زمان بسیاری از مردم را متقاعد کرد که بیت‌ کوین یک راه‌حل خلاقانه برای کمک به آن‌ها برای محافظت از خود در آینده است. در حالی که بیت ‌کوین از یک سیستم مالی شکسته غربی بیرون آمد، با این حال، به یک جایگزین طولانی مدت برای کسانی در جنوب جهانی تبدیل شد که بحران‌های مشابهی را تجربه کرده بودند بدون این که ابزاری برای به چالش کشیدن سیستم‌های مالی خود داشته باشند.

همان طور که به طور فزاینده‌ای مشخص شد که بیت ‌کوین (BTC) و ارزهای دیجیتال ممکن است ناجیان آن‌ها باشند، این جایگزین‌ها توسط مردم جنوب جهانی پذیرفته شدند. امروزه، استفاده رو به رشد از ارزهای دیجیتال در جنوب جهانی، به ویژه در دوران پس از دوران همه‌گیری بیماری کووید-19، نشان می‌دهد که بیت کوین و دارایی‌های دیجیتال بیشتر به عنوان جایگزین‌های ذخیره ارزش عمل می‌کنند تا ابزارهای سرمایه‌گذاری. در مناطقی که دلار آمریکا کمیاب است، استیبل ‌کوین‌هایی مانند USDT و USDC برای تسویه تعهدات فرا‌مرزی استفاده می‌شوند.

انتقال کارآمد و مقرون به صرفه حواله‌ها با استفاده از ارزهای دیجیتال، کاربرد آن‌ها را در بسیاری از مناطق جنوب جهانی افزایش داده است. این مورد استفاده به تنهایی باید سیاستمدارانی مانند سناتور الیزابت وارن (Elizabeth Warren) را متقاعد کند که بیت کوین و نوآوری‌های مشابه می‌توانند بیشتر مفید باشند تا مضر. با این حال، حملات بی‌وقفه وارن و تلاش‌های او برای محدود کردن استفاده از آن‌ها چیز دیگری را نشان می‌دهد. به عنوان یک دموکرات تأثیرگذار و شاید یکی از نقش‌آفرینان اصلی در سیاست ارزهای دیجیتال دولت بایدن (Biden)، اقدامات وارن فراتر از مرزهای ایالات متحده تأثیر دارد.

به عنوان مثال، وارن (Warren) و سایر سیاستمداران ایالات متحده، صادرکنندگان استیبل ‌کوین مانند تتر (Tether) و سیرکل (Circle) را هدف قرار داده‌اند و استفاده حماس و سایر سازمان‌های متهم به اقدامات تروریستی از USDT را به عنوان شواهدی از استفاده مجرمانه از استیبل‌کوین‌ها مورد توجه قرار داده‌اند. اگر رگولاتورها در داخل و خارج از ایالات متحده به درخواست‌های وارن برای محدود کردن استفاده از ارزهای دیجیتال عمل کنند، بسیاری از خانواده‌هایی که به پلتفرم‌های حواله مبتنی بر ارزهای دیجیتال یا استیبل‌ کوین وابسته هستند، آسیب خواهند دید.

جالب اینجاست که این سناتور ایالات متحده به ندرت در نامه‌های عمومی خود به مزایای احتمالی بیت ‌کوین (BTC) یا استیبل ‌کوین‌ها اشاره کرده است. در عوض، او تنها بر مواردی تمرکز کرده است که ارزهای دیجیتال برای فعالیت‌های غیرقانونی استفاده شده‌اند. این تمرکز برای کسی که ادعا می‌کند به نفع عموم عمل می‌کند، ناامیدکننده است.

اگر سناتور وارن (Sen. Warren) و همکارانش واقعاً عواملی را که ایالات متحده را به یکی از نوآورترین کشورها (اگر نه نوآورترین) تبدیل کرده است، درک کنند، باید مدتها پیش از ایده بررسی دقیق هر نوآوری صرف نظر می‌کردند. متأسفانه، این اتفاق نیفتاده است چون سیاستمداران تأثیرگذار مانند وارن با آن چه که کمیسیون بورس و اوراق بهادار (SEC) و سایر نهادهای ایالات متحده انجام می‌دهند، راحت هستند.

نوآوری مقدم بر رگوله کردن

با این حال، باید گفت که این رویکرد نسبت به ارزهای دیجیتال شبیه به این است که از اورویل و ویلبر رایت (Orville and Wilbur Wright) بخواهیم نشان دهند که هواپیمای آزمایشی آن‌ها، قبل از انجام آزمایش‌ها، از آزمون‌های سخت‌گیرانه ایمنی عبور کرده است. بدون شک، این رویکرد توسعه هواپیماهای عملی را به طور قابل توجهی به تأخیر می‌انداخت.

بنابراین، می‌توان فرض کرد که مقامات مسئول، زمانی که برادران رایت (Wright) ایده خود را مطرح کردند، مانع کار آن‌ها نشدند. احتمالاً آن‌ها پتانسیل انقلابی این ایده را، حتی با خطرات ذاتی آن، به رسمیت شناختند. این محیط حمایتی احتمالاً به پایداری برادران رایت کمک کرد که در نهایت منجر به تولید هزاران هواپیمایی شد که امروز پرواز می‌کنند. برای مثال، اداره هوانوردی فدرال (Federal Aviation Administration) تنها پس از دستیابی برادران رایت به موفقیت خود تأسیس شد.

به نظر می‌رسد که این رویکرد در مورد بسیاری از نوآوری‌ها در طول قرن گذشته اعمال شده است. ما امروز از این نوآوری‌ها استفاده می‌کنیم چون رهبران و ناظران آن زمان فهمیدند که پیشرفت اغلب نیازمند پذیرش ریسک‌ها است. همان طور که تاریخ نشان داده است، نوآوری‌های موفق در نهایت صنایع چند میلیارد دلاری را به وجود می‌آورند. تنها در آن زمان است که دولت‌ها باید به تأسیس نهادهای نظارتی خاص برای نظارت بر چنین صنایعی فکر کنند.

به عبارت دیگر، نوآوری باید مقدم بر رگوله کردن باشد؛ این ترتیب طبیعی است. معکوس کردن این توالی نوآوری را سرکوب کرده و منجر به رکود می‌شود. در حالی که بسیاری از رهبران ایالات متحده بدون شک ارزهای دیجیتال مانند بیت کوین (BTC) را تهدیدی برای سلطه دلار در نظر می‌گیرند، تظاهر به محاصره ارزهای دیجیتال برای حفظ این سلطه غیرمسئولانه است.

ترس از ناشناخته‌ها نباید هرگز مانع پیشرفت شود. درک این که هیچ قانونی نمی‌تواند یک نوآوری مفید را سرکوب کند، باید سیاستمدارانی مانند وارن (Warren) را متقاعد کند که از حمایت از اقداماتی که خلاقان را محدود می‌کنند، دست بردارند. در حالی که تأیید ارزهای دیجیتال و سایر نوآوری‌ها توسط ترامپ (Trump) و دیگران خوشایند است، باید به دلایل درست انجام شود. در همین حال، بازیگران صنعت ارزهای دیجیتال باید نیازهای مهم‌ترین ذینفعان خود – کاربران، نه سیاستمداران – را در اولویت قرار دهند.

نظر شما در مورد این مقاله چیست؟ شما می‌توانید نظرات خود را در قسمت دیدگاه با ما به اشتراک بگذارید.

دیدگاه خود را درباره دیدگاه جنوب جهانی: سیاستمداران ایالات متحده ناجی رمزارز نیستند! بنویسید

عضویت در خبرنامه پی سی ام

در بیانیه دولت آمده است که قانون جرایم اقتصادی و شفافیت شرکتی اختیاراتی را ارائه می‌کند که به مقامات بریتانیا این امکان را می‌دهد تا “جنایتکاران سازمان‌یافته و کسانی را که به دنبال سوءاستفاده از اقتصاد باز بریتانیا هستند، هدف قرار دهند”.