از درون صنعت معدن، تعهدات زیست‌محیطی، اجتماعی و حکمرانی (ESG) عمدتاً به عنوان مجموعه‌ای از تعهدات اضافی به نظر می‌رسند. رعایت استانداردهای بالای ESG کار درستی است، اما برای یک شرکت معدنی، این موضوع می‌تواند بیشتر به عنوان هزینه‌های اضافی در نظر گرفته شود.

با این حال، بررسی دقیق‌تر توسط کارشناسان شرکت رولاند برگر (Roland Berger) نشان می‌دهد که این بدبینی موجه نیست. بله، هزینه‌های رعایت استانداردهای ESG ممکن است بالا باشد، اما از سوی دیگر، این موضوع فرصتی برای تمایز سودآور نیز ایجاد می‌کند.

این امر به ویژه در مورد طلا صدق می‌کند. چه جواهرسازانی که به دنبال زنجیره‌های تأمین پایدار هستند، چه سرمایه‌گذارانی که نمی‌خواهند در معرض بدهی‌های غیرمنتظره قرار بگیرند، یا مصرف‌کنندگانی که نمی‌خواهند حلقه‌های ازدواج خود را از طلایی با “کارمای بد” بسازند، بسیاری از خریداران حاضرند کمی بیشتر برای طلایی بپردازند که با کمترین آسیب به محیط زیست یا جوامع بومی استخراج و ذوب شده است.

در بیشتر کشورهای عمده تولیدکننده طلا، استخراج و ذوب طلا با ویژگی‌های برجسته زیست‌محیطی، اجتماعی و حکمرانی (ESG) کار آسانی نیست. با این حال، دو عامل به کانادا این فرصت منحصربه‌فرد را می‌دهد که از بازار طلای سبز سود ببرد:

  1. نیروی پاک: تولیدکنندگان کانادایی ممکن است به طور ویژه‌ای در موقعیتی مناسب برای بهره‌مندی از چنین تقاضای بازاری قرار داشته باشند، چون بسیاری از آن‌ها تحت مقررات سخت‌گیرانه زیست‌محیطی و اجتماعی فعالیت می‌کنند و از برق با کربن پایین برای عملیات خود استفاده می‌کنند. منابع فراوان برق با کربن پایین در کانادا یک مزیت قابل توجه برای معادن طلای این کشور است، به‌طوری که معمولاً به شبکه‌هایی دسترسی دارند که ۸۰ درصد برق آن‌ها از طریق انرژی‌های تجدیدپذیر یا انرژی هسته‌ای تولید می‌شود. در نتیجه، عملیات استخراج طلای کانادا کربن کمتری نسبت به سایر کشورهای بزرگ تولیدکننده طلا تولید می‌کند. حتی تولید طلای پرو دو برابر بیشتر از کانادا شدت کربنی دارد، و پرو نزدیک‌ترین رقیب کانادا در این زمینه است.
  2. تولید در مقیاس بزرگ: تقریباً ۲۰ درصد از تولید سالانه جهانی طلا توسط شرکت‌های معدنی سنتی و در مقیاس کوچک (ASM) انجام می‌شود. چنین شرکت‌هایی بیشتر درگیر اقدامات منفی زیست‌محیطی و اجتماعی هستند، که شامل استفاده از جیوه برای استخراج طلا تا فساد و قاچاق می‌شود. در مقابل، در کانادا، به جز چند معدن پلاسری محدود، تعداد کمی از شرکت‌های معدنی سنتی و در مقیاس کوچک وجود دارند. دلیل این امر این است که ذخایر کم‌عیار کانادا نیاز به فرآوری گسترده دارند تا بتوان آن‌ها را به‌طور سودآور استخراج کرد.

حدود ۵۵ درصد از تقاضای سالانه جهانی طلا در بازار جواهرات (۲۰۲۱) است و مشتریان نهایی به طور فزاینده‌ای نگران تأثیرات زیست‌محیطی و اجتماعی محصولات خریداری‌شده هستند. شرکت تیفانی (Tiffany) طلای خود را از معادن آمریکا یا منابع بازیافتی تأمین می‌کند و چندین برند بزرگ جواهرات متعهد شده‌اند که طلای خود را فقط از شرکت‌هایی تهیه کنند که اصول اخلاقی را در نظر می‌گیرند. تقاضا برای طلای بازیافتی در سوئیس بین سال‌های ۲۰۱۸ تا ۲۰۲۰ به میزان ۶۴ درصد افزایش یافت تا نیاز روزافزون به طلای سبز در این کشور را تأمین کند.

این روزها، طلای سبز تنها ۲ تا ۵ دلار آمریکا بیش از قیمت لحظه‌ای هر اونس معامله می‌شود. این عدد ممکن است در مقایسه با قیمت بالای طلا، که اکنون بیش از ۲,۴۰۰ دلار آمریکا در هر اونس است، رقم زیادی به نظر نرسد. اما ما معتقدیم که این تفاوت به‌عنوان نقطه عطفی در قیمت‌گذاری طلا اهمیت دارد؛ تفاوتی که با افزایش آگاهی مصرف‌کنندگان از دسترسی به این گزینه، بیشتر خواهد شد. خریداران تجاری طلا نیز به دلایلی به طلای سبز گرایش پیدا خواهند کرد، چون بسیاری از شرکت‌ها باید به رتبه ESG خود نیز توجه داشته باشند.

سخت است که بگوییم رتبه بالاتر ESG چقدر می‌تواند در قیمت طلا تأثیر بگذارد، اما مردم برای الماس، که یک ماده معدنی لوکس با منبع اخلاقی است، حدود ۲۰ تا ۲۵ درصد بیشتر پرداخت می‌کنند.

ما معتقدیم که طلای سبز یک فرصت بزرگ و نادیده‌گرفته‌شده برای تولیدکنندگان کانادایی است. یک کمپین آگاهی‌رسانی که خرده‌فروشان و مصرف‌کنندگان را با مزیت ESG طلای کانادایی آشنا کند، می‌تواند به فرصتی نادر برای متمایز کردن فلزی که به عنوان کالای اساسی شناخته می‌شود، منجر شود.

اکنون زمان اقدام است

در نهایت، اکثر تولیدکنندگان بزرگ به سمت استانداردهای بالای ESG که کانادا هم‌اکنون ارائه می‌دهد، حرکت خواهند کرد. در این میان، معدن‌کاران طلای کانادایی فرصت منحصربه‌فردی دارند که برای طلای سبز فعلی خود قیمت بالاتری تقاضا کنند و سود حاصل از این طلای سبز را در فناوری‌هایی سرمایه‌گذاری کنند که طلای آن‌ها را در آینده حتی سبزتر کند.

برای این که تولیدکنندگان کانادایی بتوانند از مزایای طلای سبز بهره بیشتری ببرند، باید راهبردهای زیر را در نظر بگیرند:

  • پذیرش قوانین: انتظار می‌رود که مقررات جدید، به‌ویژه استاندارد جدید سوخت پاک و مالیات کربن بالاتر که در آینده اعمال خواهد شد، باعث تسریع در اجرای شیوه‌های ESG در بخش معدن شود. به جای مقابله با این فرصت پنهان، شرکت‌هایی که بر کسب حق‌الزحمه طلای سبز تمرکز دارند، باید قوانین کربن کم ‌را بپذیرند، چون این کار باعث جذاب‌تر شدن محصولات آن‌ها برای مصرف‌کنندگانی می‌شود که به اصول ESG اهمیت می‌دهند.
  • تدوین نقشه راه برای گزارش‌دهی ESG و بهبود عملیاتی: تولیدکنندگان فولاد و دیگر کالاهای اساسی با افزایش نظارت بر عملیات خود مواجه شده‌اند و به نظر می‌رسد که طلا نیز از این قاعده مستثنی نباشد. در همین راستا، مطالعه مقررات و روندهای مرتبط با ESG که در حال ظهور هستند، هزینه‌های کاهش انتشار گازها، بررسی و رتبه‌بندی گزینه‌های استراتژیک، تدوین نقشه راه اجرایی، جزئیات پروژه‌های کلیدی استراتژیک و تهیه گزارش سالانه پایداری ضروری است.
  • ادغام ESG در استراتژی خرید: اگر یک خرید (ادغام یا تصاحب) در مسائل ESG قوی‌تر از شماست، از آن پیروی کنید. از سوی دیگر، اگر برنامه ESG شما قوی‌تر است، مطمئن شوید که خرید شما از بهترین شیوه‌های شما پیروی می‌کند.

با دنبال کردن این اقدامات، تولیدکنندگان کانادایی می‌توانند خود را به‌عنوان رهبران بازار طلای سبز مطرح کرده و از این مزیت به نفع خود بهره‌برداری کنند.

تولیدکنندگان طلای کانادایی در آستانه یک تغییر رویکرد امیدوارکننده به سوی طلای سبز قرار دارند و فرصت منحصربه‌فردی دارند تا از شیوه‌های ESG سختگیرانه‌ای که هم‌اکنون دارند بهره‌برداری کنند. با افزایش تقاضای جهانی برای محصولات با منبع اخلاقی، پذیرش و تبلیغ نقاط قوت ESG شما می‌تواند این تعهد را به یک مزیت استراتژیک تبدیل کند. اکنون زمان اقدام است — کسانی که در زمینه تولید طلا فعالیت می‌کنند، باید شرکت خود را به عنوان پیشرو در تولید طلای پایدار معرفی کرده و سهم خود را از بازار رو به رشد حق‌الزحمه طلای سبز به دست آورند.