۲۶۰۰ سال پیش، پادشاهی آناتولی لییدیا (Anatolian Kingdom of Lydia) اولین سکههای طلا و نقره جهان را ضرب کرد. با این کار، پادشاه لییدیایی، آلیاتس (Alyattes) و جانشین او کرزوس (Croesus) اولین نرخ ارز جهان را معرفی کردند: نرخ متقاطع طلا-نقره. مانند هر نرخ متقاطع دیگری، مقدار نقرهای که با یک اونس طلا قابل خریداری است، تحت تأثیر عوامل عرضه و تقاضا قرار دارد و این نرخ متقاطع هیچگاه ثابت نبوده است. متأسفانه، ما سری زمانی نسبت طلا-نقره را از زمانهای باستان در اختیار نداریم، اما دادههایی داریم که به تاریخ آغاز معاملات آتی طلا در ۳۱ دسامبر ۱۹۷۴ (10 دی 1353) باز میگردند. از اواسط دهه ۱۹۷۰، یک اونس طلا میتوانست با ۱۷ اونس تا حتی ۱۲۳ اونس نقره مبادله شود (شکل ۱).
علاوه بر تأثیر سیاست پولی، که در اینجا مورد توجه قرار دادهایم، به نظر میرسد که نسبت طلا-نقره تحت تأثیر چهار عامل دیگر قرار دارد:
- نوسان نسبی و بتای نقره
- تقاضای ساخت و تغییرات فناوری
- استفاده از طلا به عنوان یک دارایی پولی
- پویاییهای عرضه
نوسان نسبی و بتا
برای استفاده از یک اصطلاح از بازارهای سهام، نقره نسخه بتای بالای طلا است. اول، قیمتهای نقره و طلا معمولاً همبستگی مثبت قوی دارند. از سال ۲۰۰۴، همبستگی یکساله حرکتهای روزانه قیمت آنها در حدود ۰.۸+ بوده است (شکل ۲). دوم، نقره نسبت به طلا نوسان بیشتری دارد. بنابراین، هنگامی که قیمت طلا افزایش مییابد، نقره تمایل به افزایش بیشتری دارد و به این ترتیب نسبت قیمت طلا-نقره کاهش مییابد. برعکس، در بازارهای نزولی، نسبت طلا-نقره تمایل به افزایش دارد.
برای مثال، زمانی که قیمتهای طلا و نقره در سپتامبر سال ۲۰۱۱ به اوج خود رسیدند، یک اونس طلا با کمتر از ۳۲ اونس نقره مبادله میشد (شکل ۳). در بازار نزولی بعدی، نسبت به اندازهای بالا رفت که یک اونس طلا معادل ۱۲۴ اونس نقره شد. در سال ۲۰۲۰، هنگامی که طلا و نقره در اوایل پاندمی افزایش یافتند، این نسبت به ۶۴ بازگشت. در سال ۲۰۲۴، با افزایش هر دو فلز، نقره عملکرد بهتری داشت و در پنج ماه اول سال ۲۳ درصد افزایش یافت در حالی که فلز زرد (طلا) ۱۲ درصد افزایش یافت.
تقاضای ساخت و تأثیر تغییرات فناوری
جالب این است که در حالی که طلا و نقره تاکنون در سال ۲۰۲۴ افزایش یافتهاند، قیمت طلا به رکوردهای جدیدی نزدیک به ۲,۵۰۰ دلار در هر اونس دست یافته است، در حالی که قیمت نقره با این که از سال ۲۰۲۰ عملکرد بهتری نسبت به طلا داشته است، ۴۰ درصد پایینتر از اوجهای دوگانه خود در سالهای ۱۹۸۰ و ۲۰۱۱ باقی مانده است (شکل ۴). دلیل این امر ممکن است در پیشرفتهای فناوری باشد.
حتی قبل از این که لیدیها اولین سکههای طلا و نقره را در حدود ۶۰۰ پیش از میلاد ضرب کنند، هر دو فلز برای ساخت جواهرات استفاده میشدند: نقره از حدود ۲۵۰۰ پیش از میلاد و طلا از ۴۵۰۰ پیش از میلاد. برخی چیزها تغییر نمیکنند. حتی امروز، استفاده اصلی هر دو فلز برای ساخت جواهرات است. با این حال، تاکنون در این قرن، نقره با دو مجموعه از پیشرفتهای فناوری تحت تأثیر قرار گرفته است:
- انقلاب دیجیتال
- و انتقال انرژی.
هر دو این موارد بر نسبت طلا-نقره تأثیر گذاشتهاند.
در سال ۱۹۹۹، صنعت عکاسی از ۲۶۷.۷ میلیون اونس تروی نقره استفاده کرد که ۳۶.۶ درصد از کل عرضه نقره آن سال را تشکیل میداد. تا سال ۲۰۲۳، به دلیل افزایش عکاسی دیجیتال، عکاسی فقط ۲۳.۲ میلیون اونس نقره یا حدود ۲.۳ درصد از کل عرضه نقره سال ۲۰۲۳ را مصرف کرد. در همین حال، استفاده از نقره در صنایع الکترونیک و باتریها از ۹۰ میلیون اونس به ۲۲۷.۴ میلیون اونس یا از ۱۲.۳ درصد به ۲۲.۷ درصد از کل عرضه سالانه نقره افزایش یافت، که بخشی از کاهش استفاده در عکاسی سنتی را جبران کرد. این موضوع ممکن است تا حدی توضیح دهد که چرا نقره در سالهای اخیر برای رسیدن به اوجهای جدید دچار مشکل شده است، حتی در حالی که طلا رکوردهای جدیدی ثبت کرده است.
خبر خوب برای نقره این است که در حال پیدا کردن کاربردهای جدید در انتقال انرژی است. در چند سال گذشته، نقره شاهد رشد قوی در استفاده از پنلهای خورشیدی بوده است که ۲۰ درصد از تقاضای نقره در سال ۲۰۲۳ را به خود اختصاص دادهاند، در حالی که این میزان در سال ۱۹۹۹ تقریباً صفر بود (شکل ۵). پنلهای خورشیدی ممکن است تا حدی توضیح دهند که چرا قیمت نقره از سال ۲۰۲۰ نسبت به طلا بهبود یافته است.
در مقابل، تقاضای ساخت طلا نسبت به پیشرفتهای فناوری اخیر مقاوم بوده و همچنان بهطور عمده تحت سلطه تقاضای جواهرات قرار دارد، به طوری که صنایع الکترونیک، دندانپزشکی و سایر کاربردها تنها ۱۷ درصد از عرضه سالانه حاصل از استخراج طلا را جذب میکنند (شکل ۶). تفاوتها در تقاضای ساخت نقره و طلا تأکید میکند که طلا به عنوان فلز گرانبهای خالصتر نسبت به نقره محسوب میشود.
طلا و سیاست پولی جهانی
در واقع، بانکهای مرکزی در سراسر جهان طلا را به عنوان پول در نظر میگیرند، در حالی که نقره را تا حد زیادی نادیده میگیرند (شکل ۷). آنها مجموعاً ۳۶,۷۰۰ تن متریک طلا نگه میدارند، معادل ۱.۲ میلیارد اونس تروی یا ۱۳ سال تولید جهانی معدن. علاوه بر این، بانکهای مرکزی از زمان بحران مالی جهانی هر سال خریدار خالص طلا بودهاند.
خرید طلا توسط بانکهای مرکزی از سال ۲۰۰۹ به شدت با تمایل آنها به فروش خالص از سال ۱۹۸۲ تا ۲۰۰۷ در تضاد است. انباشت طلا توسط بانکهای مرکزی نشان میدهد که آنها میخواهند یک دارایی سخت برای تکمیل ذخایر ارز خارجی دلار، یورو، ین و سایر ارزهای فیات داشته باشند، نظریهای که به نظر میرسد با اجرای متناوب تسهیل کمی از سال ۲۰۰۹ و افزایش استفاده از تحریمهای مالی تقویت شده است. خرید طلا توسط بانک مرکزی مستقیماً بر قیمت طلا تأثیر میگذارد، اما قیمت نقره را فقط به طور غیرمستقیم از طریق بازار طلا افزایش میدهد.
جنبه عرضه در معادله
خرید طلا توسط بانک مرکزی مقدار طلای موجود برای عموم را کاهش میدهد. در دهه گذشته، خرید بانکهای مرکزی معادل ۸ درصد تا ۲۰ درصد از عرضه جدید معدن را هر ساله از بازار طلا حذف کرده است (شکل ۸) که ممکن است همچنین توضیح دهد چرا نسبت طلا-نقره از سال ۲۰۱۱ تا ۲۰۲۰ به طور قابل توجهی افزایش یافت و چرا حتی امروز نیز در سطحی دو برابر سطح سال ۲۰۱۱ باقی مانده است.
عرضه کل طلا پس از کسر خریدهای رسمی از سال ۲۰۰۳ راکد شده است. در همین حال، عرضه معدن نقره در سال ۲۰۱۶ به اوج خود رسید و عرضه معدن طلا در سال بعد به اوج خود رسید (شکل ۹). این واقعیت که عرضه جدید به بازار به کندی بیشتری نسبت به گذشته وارد میشود، ممکن است برای هر دو فلز طلا و نقره نویدبخش باشد.
تحلیل اقتصادسنجی ما نشان میدهد که قیمتهای طلا و نقره با تغییرات در عرضه معدن یکدیگر به صورت منفی با هم همبستگی دارند. از سال ۱۹۷۴ تا ۲۰۲۳، کاهش ۱ درصدی در عرضه معدن طلا به طور کلی باعث افزایش ۱.۹ درصدی قیمت طلا و ۳.۰ درصدی قیمت نقره شد. کاهش ۱ درصدی در عرضه معدن نقره باعث افزایش ۱.۳ تا ۱.۶ درصدی قیمت این فلزات شد (شکل ۱۰). به نظر میرسد که عرضه ثانویه به قیمتها پاسخ میدهد نه این که آنها را هدایت کند. قیمتهای بالاتر انگیزه بیشتری برای بازیافت فراهم میکند، اما فلز بازیافتی به نظر نمیرسد قیمتها را کاهش دهد، چون فلز جدیدی به بازار نمیآورد.
آن چه دو بازار را به هم پیوند میدهد، جواهرات است. به دلیل این که طلا ۷۰ برابر گرانتر از نقره است، هنگامی که قیمتها افزایش مییابد، تقاضا برای جواهرات طلا کاهش مییابد، در حالی که تقاضا برای جواهرات نقره به دلیل هزینه کمتر آن نسبت به قیمت چندان واکنشی نشان نمیدهد. طلا و نقره را میتوان به نوعی مانند یک سیستم ستاره دوتایی در نظر گرفت که در آن دو ستاره در اطراف یک مرکز ثقل مشترک یا مرکز سنگینی سراسری (Barycenter) میچرخند. طلا بزرگتر، پایدارتر و تأثیرگذارتر از این دو است، اما به هیچ وجه از تأثیر کشش نقره مصون نیست.