تراموای شماره ۱۳ در زوریخ از مرکز شهر عبور کرده و سپس به سمت ارتفاعات اوتلیبرگ (Uetliberg) بالا می‌رود. مسافران معمولی این تراموا معمولاً افراد مسن و کارمندان بانک‌ها هستند، اما گاهی می‌توان چند فرد ثروتمند و هیجان‌زده را دید که برای تماشای طلای خود در ساختمان کردیت سوئیس (Credit Suisse) که اکنون متعلق به یو‌بی‌اس (UBS) است، به اوتلیهوف (Uetlihof) سفر می‌کنند. ورودی این ساختمان در طبقه هشتم قرار دارد، اما در زیر آن یک مجموعه عمیق زیرزمینی پنهان شده است که گفته می‌شود بانک در آن شمش‌های طلا را نگهداری می‌کند و گاهی صاحبان طلا را برای مشاهده ذخایر خود دعوت می‌کند.

ساختمان کردیت سوئیس

سرمایه‌گذارانی که طلا در اختیار دارند، اکنون بسیار خوشحال هستند. در دو سال گذشته، ارزش طلا ۴۰ درصد افزایش یافته است و اکنون در آستانه عبور از مرز ۳,۰۰۰ دلار قرار دارد، آن هم در شرایطی که دلار قوی‌تر شده و نرخ بهره همچنان بالاست.

دارایی‌های کمی مانند طلا وجود دارند. بیشتر سرمایه‌گذاران مالک طلا نیستند و درکی از رفتار قیمتی آن ندارند. اما در مقابل، افرادی هستند که به شدت به طلا علاقه دارند و مقادیر زیادی از آن را در سبد سرمایه‌گذاری خود نگه می‌دارند. بر اساس نظریه‌های مالی، ۲ درصد از یک سبد سرمایه‌گذاری باید به طلا اختصاص یابد، اما تجربه من نشان می‌دهد که در عمل، میزان دارایی طلا در یک سبد معمولاً یا صفر درصد است یا بیش از ۱۰ درصد. به همین دلیل، طلا یک دارایی “مارمیت” است چون مانند مارمیت (Marmite)، خمیر مشهور انگلیسی که یا عاشق آن هستید یا از آن متنفرید.

در گذشته، یک سؤال سخت در مصاحبه‌های کاری فارغ‌التحصیلان این بود که چه عواملی قیمت طلا را تعیین می‌کنند. اما اکنون این سؤال بیشتر به عوامل تأثیرگذار بر قیمت بیت‌ کوین معطوف شده است. سازندگان بیت‌ کوین (Bitcoin) احتمالاً می‌خواستند این دارایی مانند طلای دیجیتال رفتار کند، اما در واقعیت، بیت‌ کوین بیشتر شبیه معاملات آتی نزدک (Nasdaq) در نسخه‌ای پرشتاب و پرریسک معامله می‌شود.

سه عامل اصلی بر قیمت طلا تأثیر می‌گذارند:

  1. نقش طلا به‌عنوان یک متغیر پولی،
  2. تأثیر تقاضای فیزیکی و کالایی
  3. و نقش آن به‌عنوان ذخیره ارزش در زمان‌های بحران.

به‌ طور معمول، طلا به‌ عنوان رقیب پول کاغذی تحت تأثیر تغییرات محیط پولی، یعنی ارزش دلار و نرخ بهره میان‌مدت، قرار می‌گیرد. برای مثال، از اوایل دهه ۲۰۰۰ به بعد، قیمت طلا رابطه معکوسی با بازده تورم‌زدایی‌شده اوراق قرضه ده‌ساله آمریکا داشته است (افزایش بازده اوراق قرضه معمولاً برای طلا مضر است). اما در سال ۲۰۲۲، اتفاق عجیبی رخ داد—با وجود افزایش بازده واقعی اوراق قرضه، قیمت طلا باز هم رشد کرد و از آن زمان متوقف نشده است.

در واقع، اکنون اخبار بیشتری در رسانه‌های مالی دیده می‌شود که می‌گویند “طلا در حال شکستن سطح مقاومت است، که احتمالاً نشانه‌ای از نزدیک شدن به یک سقف قیمتی است.

قدرت قیمت طلا جالب است، چون در بسیاری از بخش‌ها، تقاضای طلا کم‌رنگ بوده است—طبق گزارش بانک مرکزی فرانسه (Banque de France)، تقاضای طلا شامل موارد زیر است:

  • ۴۹ درصد جواهرات،
  • ۲۳ درصد بانک‌های مرکزی،
  • ۲۱ درصد سرمایه‌گذاران مالی،
  • ۷ درصد بخش الکترونیک.

در سال ۲۰۲۴، خانوارهای چینی و هندی خرید طلای خود را افزایش داده‌اند، و پیش از آن، بانک‌های مرکزی اقتصادهای نوظهور—به‌ویژه روسیه و آفریقای جنوبی—نیز احتمالاً به این دلیل که برای کاهش وابستگی به دلار و یورو، به‌دلیل خطر تحریم‌ها و مصادره دارایی‌ها، به سمت تنوع‌بخشی ذخایر خود حرکت کردند، خریدار طلا بودند.

از سوی دیگر، سرمایه‌گذاران مالی در بازار طلا، از جمله صندوق‌های قابل معامله در بورس (ETF)، خرید چندانی نداشته‌اند. به‌طور کلی، تقاضای تجاری و مالی برای طلا در 18 ماه گذشته چندان قوی نبوده است.

با این حال، بخش بزرگی از رشد چشمگیر قیمت طلا همچنان توضیح‌ناپذیر باقی مانده است. اگر این رشد تنها به محیط نرخ بهره وابسته بود، با توجه به ماندگاری نرخ‌های بالای بازده اوراق قرضه، احتمالاً قیمت طلا باید نزدیک به ۲,۰۰۰ دلار معامله می‌شد.

احتمالاً دو عامل دیگر نیز در این روند نقش دارند.

اولین عامل فنی است. در بازار طلا یک فشار فروش استقراضی در حال رخ دادن است، به این معنا که بسیاری از بازیگران مالی (بانک‌های شمش و سفته‌بازان) موقعیت‌های استقراضی در طلا دارند (یعنی روی کاهش قیمت طلا شرط‌بندی کرده‌اند)، اما اکنون برای پوشش ضررهای خود مجبور به خرید طلا شده‌اند. این فشار فروش استقراضی با افزایش ناگهانی تقاضای فیزیکی برای طلا تشدید شده است، چون نگرانی‌ها درباره تعرفه‌های احتمالی بر طلا و نقره، به‌ویژه از کانادا (که میزبان بسیاری از معادن طلا است)، افزایش یافته است.

دومین عامل که ارزیابی آن جالب‌تر و سخت‌تر است، مسائل ژئوپلیتیک است. طلا یک ذخیره ارزش خالص است—دارایی‌ای که در زمان آشفتگی‌های جهانی به آن پناه برده می‌شود. برای افرادی که زندگی پرماجرا دارند، کمربندی که در آن سکه‌های طلا دوخته‌شده می‌تواند یک برنامه فرار باشد (حداقل با یک نفر که چنین برنامه‌ای دارد، برخورد کرده‌ام). در هفته‌ای که ساختار امنیت جهانی توسط دولت ترامپ دگرگون شده است، دلایل نگهداری طلا کاملاً روشن است.

روابط تیره‌شده بین ایالات متحده و چین، عدم اطمینان ناشی از تعرفه‌ها و وضعیت ضعیف مالی دولت‌ها در کشورهای G20 و G7، تنها چند مورد از دلایل عمده برای خرید طلا هستند. از این منظر، طلا می‌تواند یک شاخص از “جهان تحت مدیریت ترامپ” باشد، اما در عین حال، به‌شدت به اقدامات او وابسته است—اگر ترامپ اعلام کند که بر طلا تعرفه وضع خواهد کرد، قیمت آن می‌تواند به‌طور قابل توجهی افزایش یابد، اما در مقابل، اگر او روسیه را از فشارهای مالی رها کند، این می‌تواند نشانه‌ای برای رسیدن طلا به سقف قیمتی باشد.