آنچه در این مقاله می خوانید
آمارهای رسمی بینالمللی نشان میدهند که در سال 2022، ایران به عنوان هشتمین کشور جهان با بالاترین شاخص فلاکت ثبت شده رتبهبندی شده است. در کمتر از دو دهه، شاخص فلاکت در این کشور بیش از دو برابر شده است.
در سال گذشته خورشیدی، شاخص فلاکت برای ایران به 57 رسید، که بالاترین سطح ثبتشده در تاریخ سه دههای این کشور است. تنها کشورهای زیمبابوه، ونزوئلا، لبنان، سودان، ترکیه، آرژانتین، و سورینام در سال 2022 در این شاخص از ایران پیشی گرفته بودند.
با این حال، این نخستین بار نیست که ایران در شاخص فلاکت رتبه بالایی دارد. تجزیه و تحلیل دادهها از صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی نشان میدهد که طی بیست سال گذشته، ایران در بین 12 کشور با بالاترین شاخص فلاکت برای 14 سال قرار گرفته است.
شاخص فلاکت شامل مجموع نرخهای تورم و بیکاری است و از اواسط دهه 1970 به عنوان شاخصی برای سنجش وضعیت اقتصادی کشورها در اقتصاد سیاسی مورد استفاده قرار گرفته است.
طی دو دهه گذشته، نرخ بیکاری به طور قابل توجهی تغییر نکرده و نسبتاً پایدار مانده است. با این حال، نوسانات شدید تورم باعث شده است که ایران تقریباً طی 15 سال گذشته در وضعیت “بدبختترین” کشور ممکن باشد.
شاخص فلاکت همچنین یکی از شاخصهای رایج در اقتصاد سیاسی برای سنجش بحرانهای استانداردهای زندگی است. این شاخص برای اولین بار توسط آرتور ملوین اوکون (Arthur Melvin Okun)، یک اقتصاددان آمریکایی، معرفی شد و به سرعت توجه سیاستگذاران، از جمله جیمی کارتر (Jimmy Carter)، را به خود جلب کرد که در طول کمپین انتخابات ریاستجمهوری ایالات متحده سال 1976 به طور مکرر به این شاخص اشاره کرد و در نهایت به ریاستجمهوری کاخ سفید رسید.
در ایران، در طول کمپین انتخابات ریاستجمهوری 2009، محسن رضایی، فرمانده سابق سپاه پاسداران، در یک مناظره تلویزیونی با محمود احمدینژاد، رقیب انتخاباتی خود و رئیسجمهور وقت، به شاخص فلاکت اشاره کرد که این شاخص اقتصادی را وارد گفتمان عمومی کرد.
در حال حاضر، شاخص فلاکت در کشور بیش از دو برابر سطح سال 2009 است.
مشکلات سیاسی که بدبختی اقتصادی را تشدید میکنند
در مناظرات، نامزدهای انتخابات ریاستجمهوری نمایشی دولت جنبههای جدیدی از فساد اقتصادی در دولت را آشکار کردند و تنها به نفرت مردم از این نظام افزودند. در حالی که نامزدها تلاش میکردند با گذاشتن تقصیر مشکلات بر گردن دیگر جناحها و مقامات نظام، همدردی با مردم را نشان دهند، در واقع، آن چه آنها گفتند تنها وضعیت کلی نظام را بدتر کرد.
در گزارشی در تاریخ 7 ژوئن، وبسایت اقتصادپویا نقل قولی از داریوش قنبری، نماینده مجلس، آورده است که میگوید:
“مشکل فقر است، نه جناحهای سیاسی. در حال حاضر، در عرصه اقتصادی، مهمترین چیز رفع بیکاری و کنترل تورم است… اصلاحطلبان پایگاه خود را از دست دادهاند چون اصلاحطلبان عمدتاً نخبگان بودند و نخبگان از این جناح حمایت میکردند، اما اکنون حتی نخبگان نیز از این جناح حمایت نمیکنند.”
او افزود: “ناامیدی و یأس باعث شده است که مردم به وعدههای نامزدها بیتوجه شوند و به آنها اهمیت ندهند. بنابراین، به جای وعدههای توخالی، بهتر است راهحل مناسبی ارائه شود. اقتصاد ایران روزانه در حال کوچک شدن است و سرمایهگذاری و تولید در حداقل خود قرار دارد.”
واقعیت این است که نظام جمهوری اسلامی از دیگر رژیمهای استبدادی در شاخص فلاکت اقتصادی و سیاسی پیشی گرفته است.
مردم ایران چیزی کمتر از تغییر رژیم نمیپذیرند و به این که چه کسی برای ریاستجمهوری نامزد میشود، اهمیتی نمیدهند.
نظر شما در مورد وضعیت معیشت مردم ایران و رویکرد آنها نسبت به انتخابات آتی ریاست جمهوری چیست؟ شما میتوانید نظرات خود را در قسمت دیدگاه با ما به اشتراک بگذارید.