آنچه در این مقاله می خوانید
یک سال از زمانی که سرگئی گلازیف (Sergei Glazyev)، کمیسر ادغام و اقتصاد کلان در کمیسیون اقتصادی اوراسیا، دیدگاههای خود را در مورد طلا و ارزش آن در تجارت فاش کرد، میگذرد. بدون شک، نظر او نه تنها برای رئیسجمهور پوتین (President Putin) که به او بسیار نزدیک است، بلکه در پیشنهادات روسیه برای ارز تسویه تجارت جدید برای کشورهای عضو گروه بریکس( BRICS) نیز تأثیرگذار بود که باعث شد در دستور کار نشست برگزار شده در ماه آگوست گذشته در ژوهانسبورگ (Johannesburg) قرار نگیرد.
مقالهای که در روزنامه تجاری مسکو، ودوموستی (Vedomosti)، در تاریخ 27 دسامبر 2022 (6 دی 1401) منتشر شد، به ویژه با توجه به ریاست روسیه بر گروه بریکس (BRICS) که از 1 ژانویه آغاز شد، یک سال بعد هنوز بسیار مرتبط است. در ادامه، ترجمه فارسی کامل مقاله او آمده است.
روبل طلایی 3
اعمال تحریمهای شدید شرایط لازم را برای تغییر 180 درجهای تجارت خارجی روسیه فراهم کرد. اصلیترین شرکای اقتصادی خارجی، کشورهای عضو اتحادیه اقتصادی اوراسیا (EAEU)، چین، هند، ایران، ترکیه، امارات متحده عربی و غیره بودند. و با هر یک از این کشورها، فدراسیون روسیه در تراز تجاری مازاد داشت. بر اساس ارزیابی مقدماتی بانک روسیه، در ژانویه – سپتامبر 2022 این مازاد به 198.4 میلیارد دلار افزایش یافت، که 123.1 میلیارد دلار بیشتر از دوره مشابه سال گذشته است. این مازاد از کشور خارج شد (در حالی که نیمی از آن برای پرداخت بدهیهای خارجی شرکتهای روسیه با جایگزینی وامدهی داخلی روبل صرف شد) و در بند «صادرات سرمایه خالص» تراز پرداختها منعکس شده است.
در کشورهای دوست، فرآیند فاصله گرفتن از دلار در حال رخ دادن است و سهم تسویهها در ارزهای محلی در حال افزایش است. در ماه سپتامبر، روسیه به سومین کشور جهان از نظر استفاده از یوان در تسویههای بینالمللی تبدیل شد. طبق اطلاعات بانک مرکزی، در ماههای اخیر، تجارت در حسابهای یوان تا 26 درصد از معاملات ارزی در فدراسیون روسیه را شامل میشود. جفت ارز یوان/ روبل در بورس مسکو به طور مکرر از دلار و یورو از نظر حجم معاملات روزانه پیشی گرفته است. نتیجه استفاده از یوان، ریال و غیره در محاسبات تجارت خارجی فدراسیون روسیه، و وجود مازاد تجاری، تجمع معادلهای نقدی چند میلیارد دلاری در حسابهای صادرکنندگان روسی در ارزهای محلی در بانکهای کشورهای شریک فوق است.
تجمع منابع در ارزهای محلی همچنان افزایش خواهد یافت. اما از آنجایی که این پول نیز در معرض خطرات نرخ ارز و تحریمهای احتمالی قرار دارد، نیاز به استریل کردن حجم اضافی آن وجود دارد. بهترین راه خرید طلای غیرتحریمی در چین، امارات متحده عربی، ترکیه، احتمالاً ایران و سایر کشورها با ارزهای محلی است. طلای خریداری شده توسط بانک مرکزی روسیه میتواند در ذخایر طلا و ارز خارجی نگهداری شود، تا حدودی در بانکهای مرکزی کشورهای دوست و برای تسویههای بین کشوری، مبادلات ارزی و عملیات پاکسازی استفاده شود. بخشی از طلا نیز میتواند به روسیه بازگردانده شود.
گذار روسیه در روابط با کشورهای دوست به تجارت با ارزهای ملی، یک راهحل تاکتیکی واقعی است، اما استراتژیک نیست. اگر قیمتگذاری همچنان به دلار در بورسهای غربی انجام شود و جریانات تجاری توسط شرکتهای انگلیسی بیمه شوند، آنگاه هیچ جدایی واقعی از سیستمهای قیمتگذاری مشتقات «آینهای کج» غربی وجود نخواهد داشت.
در شرایط فشار تحریمهای بیسابقه، وظیفه روسیه این نیست که یاد بگیرد چگونه طبق «قوانین کج» غرب بازی کند، بلکه این است که قوانین بازی شفاف و متقابلاً مفیدی با کشورهای دوست بسازد، و سیستمهای قیمتگذاری، معاملات بورسی و سرمایهگذاری خود را ایجاد کند. و اگر قیمتهای تمام کالاهای بینالمللی عمده (نفت و گاز، مواد غذایی و کودها، فلزات و مواد معدنی جامد) را مجدداً محاسبه کنیم، طلا میتواند یک ابزار منحصر به فرد برای مقابله با تحریمهای غربی باشد. زولتان پوزار (Zoltan Pozar)، استراتژیست در کردیت سوئیس (Credit Suisse)، محاسبه کرده است که تثبیت قیمت نفت به طلا در سطح 2 بشکه به ازای 1 گرم، افزایش 2 برابری قیمت طلا به دلار را به همراه خواهد داشت. این کار پاسخ مناسبی به «سقفهای قیمت» خواهد بود که غرب وضع میکند. و هند و چین میتوانند جایگزین تجار جهانی کالاها به جای گلنکور (Glencore) یا ترافیگورا (Trafigura) شوند.
طلا (همراه با نقره) برای هزارهها هسته اصلی سیستم مالی جهانی و معیار معتبری برای ارزش پول کاغذی و داراییها بوده است. اکنون استاندارد طلا به عنوان یک اناکرونیسم (anachronism) یا زمانپریشی در نظر گرفته میشود. منظور از زمانپریشی مغالطهای گاهنگارانه است که طی آن فرد، رویداد، گفتار یا هر چیز دیگری مطابق با ارزشهای زمان فعلی ارزیابی میکند. این استاندارد نیم قرن پیش در نهایت شکل خود لغو شد (ایالات متحده اعلام کرد که موقتاً پنجره طلایی را که در سال 1944 در برتون وودز (Bretton Woods) تصویب شده بود، بسته است) و دلار را به نفت مرتبط کرد. اما عصر پترودلار به پایان رسیده است. روسیه، همراه با شرکای شرقی و جنوبی خود، فرصت منحصر به فردی دارد تا از کشتی در حال غرق شدن در اقتصاد اوراق قرضه محور دلار پرش کرده، و توسعه خود و تجارت متقابل در منابع استراتژیک انباشته و استخراج شده را تضمین نماید.
طلا در هر دو فرایند صنعتیسازی و انکار پس از جنگ اتحاد جماهیر شوروی برای پیوستن به استاندارد دلار نقش مهمی داشت. با امضای توافقنامههای برتون وودز، اتحاد جماهیر شوروی آنها را تصویب نکرد و تصمیم گرفت که روبل به دلار متصل نشود (که شرطی برای شرکت در طرح مارشال (Marshall Plan) بود)، بلکه به طلا و به «کل دارایی کشور» متصل شود. «روبل طلایی 2.0» توانست احیای اقتصادی سریعی پس از جنگ را تضمین کند، که اجرای پروژههای هستهای و موشکی را ممکن ساخت. خروشچف (Khrushchev)، رهبر اصلاحطلب شوروی، ارتباط روبل را با طلا لغو کرد، و یک اصلاح پولی در سال 1961 با کاهش ارزش واقعی روبل به 2.5 برابر و متصل کردن آن به دلار را انجام داد، و شرایطی را برای تبدیل کشور تامین کننده اصلی مواد خام به سیستم مالی غربی شکل داد.
اکنون شرایط برای «روبل طلایی 3.0» به طور عینی توسعه یافته است.
تحریمهای وضع شده علیه روسیه به اقتصاد غرب برگشت. ناپایداری ژئوپلیتیکی که آنها ایجاد کردند، افزایش قیمتها برای انرژی و سایر منابع، تورم و سایر عوامل منفی، فشار شدیدی بر اقتصاد جهانی، به ویژه بازار مالی جهانی وارد کردند. در سال 2023، تمام این شرایط به طور عینی بر تغییر در کلیشههای سیاست سرمایهگذاری در جهان تأثیر خواهد گذاشت – رویکرد از سرمایهگذاریهای پرخطر در ابزارهای مالی پیچیده به سرمایهگذاری در داراییهای سنتی، به ویژه طلا تغییر کرد. به گفته تحلیلگران بانک ساکسو (Saxo Bank)، در سال 2023 افزایش تقاضا برای این فلز منجر به افزایش قیمت آن به 3000 دلار خواهد شد. در نتیجه، فرصت واقعی برای افزایش قابل توجه ذخایر در آینده نزدیک به دلیل افزایش حجم فیزیکی طلا و بازارزیابی ارزش آن وجود دارد.
ذخایر بزرگ طلا به روسیه امکان میدهد تا یک سیاست مالی حاکمیتی را دنبال کند و وابستگی خود را به وامدهندگان خارجی به حداقل برساند. میزان ذخایر بر شهرت کشور، رتبه اعتباری و جذابیت سرمایهگذاری آن تأثیر میگذارد. ذخایر بزرگ امکان برنامهریزی بودجه دولتی برای مدت زمان طولانی را فراهم میکند، و کاهش بسیاری از ریسکهای اقتصادی و سیاسی را امکانپذیر میسازد. در سال 1998، عدم وجود ذخایر بینالمللی کافی یکی از دلایل بحران شد که به عدم توانایی در پرداخت بدهیها در روسیه منجر شد. اکنون کشور ما از قبل دارای ذخایر بزرگ طلا و ارز خارجی است، که در رتبه پنجم جهان (پس از چین، ژاپن، سوئیس و هند) قرار دارد و از ایالات متحده نیز پیشی گرفته است. اما این کافی نیست.
در چین، که در رتبه اول تولید طلا قرار دارد، ممنوعیت قانونی برای صادرات تمام طلاهای استخراج شده وجود دارد. بنا بر اعلام بورس طلای شانگهای، طی 15 سال گذشته، مشتریان 23,000 تن طلا را به صورت فیزیکی تحویل گرفتهاند. هند به عنوان قهرمان جهانی در انباشت طلا شناخته میشود. طی ربع قرن گذشته، طلا از غرب به شرق از طریق مراکز اصلی (لندن، سوئیس، ترکیه، امارات متحده عربی و دیگران) با ظرفیت 2000 تا 3000 تن در سال جریان داشته است. آیا ذخایر رسمی طلا در بانکهای مرکزی غربی در مراکز ذخیرهسازی آنها باقی مانده است؟ یا همه آنها از طریق مبادلات و لیزینگها رفته است؟ غرب هرگز اعلام نخواهد کرد و حسابرسی فورت ناکس (Fort Knox) این موضوع را روشن نخواهد کرد.
طی 20 سال گذشته، استخراج طلا در روسیه تقریباً دو برابر شده است، در حالی که در ایالات متحده تقریباً به نصف کاهش یافته است. با تجزیه ثروت واقعی، ایالات متحده توانایی و علاقه خود را در تولید و پردازش منابع استراتژیک (طلا، اورانیوم و غیره) از دست داده است. دستگاه چاپ پول، خرید هر چیزی که میخواهند را تامین میکند.
تولید طلا، که امروزه به سختی 1 درصد از تولید ناخالص داخلی روسیه را شامل میشود، میتواند به خوبی به 2 تا 3 درصد تولید ناخالص داخلی رشد کند (به دلیل افزایش هم تولید و هم قیمتهای نسبی نفت) و مبنایی برای رشد سریع کل بخش کالاها (30 درصد از تولید ناخالص داخلی) و تراز تجارت خارجی شود، که تاکنون به ارزهای فیات و ریسکهای کاهش ارزش و تبدیلپذیری ناکافی ارزی تکیه داشته است. در عوض، روسیه قادر خواهد بود تولید طلا را از سه میدان بزرگ خود که در حال حاضر به بهرهبرداری رسیدهاند، از 330 تن به 500 تن افزایش دهد و به رهبر جهانی در این صنعت استراتژیک تبدیل شود. پاداش: ما یک روبل قوی، بودجه قوی و – در اجرای استراتژی توسعه پیشرفته، یک اقتصاد قوی به دست میآوریم.