آنچه در این مقاله می خوانید
زمانی که دونالد ترامپ (Donald Trump) اعلام کرد که تحریمها علیه ایران را مجدداً اعمال کرده و حتی آنها را تشدید میکند، آینده برای ما و جمعیت بزرگی از جوانان ایرانی تیره و نامطمئن به نظر میرسید.
در سال ۲۰۱۸، زمانی که ترامپ پیش روی خبرنگاران ایستاد و از “کمپین فشار حداکثری” صحبت کرد، جامعه ایرانی دچار خشم شدیدی شد. کسانی که سالها تحت تحریمهای دوره باراک اوباما (Barak Obama) بودند و بالاخره با امضای برجام، امیدوار شده بودند که دیگر از شر تحریمهای سختگیرانه رهایی مییابند، شروع به انتظار بدترین اتفاقات کردند.
برای ما، دور جدیدی از تحریمهای سختتر غیرقابل تحمل به نظر میرسید. تا پایان سال ۲۰۱۹، بیش از ۱۰۰ شرکت خارجی ایران را ترک کرده بودند و ارز ملی در حال سقوط آزاد بود—اقدام آمریکا برای قطع هر چیزی که ملت ایران برای زندگی به آن تکیه داشت، تورم را به نرخهایی که پیش از این تجربه نشده بود، افزایش داد.
در حالی که همه ما میدانستیم که دورهای از نوسانات اقتصادی بیسابقه را آغاز خواهیم کرد، هنوز نگرانیهای بیشتری نسبت به خالی شدن جیب خود داشتیم. به خاطر دارم که شنیدم دیگر نمیتوانیم در بخش انرژی با کشورهای منطقه رقابت کنیم و از منابع خدادادی خود به اندازه کافی استفاده کنیم. گفته شد که صفهای طولانی در داروخانهها طولانیتر خواهد شد و این که همه داروها در نهایت کمیاب خواهند شد و انواع مختلف بخشها به زودی شروع به مواجهه با کمبودهای حاد خواهند کرد.
بعضی از ترسهای وحشتناک ما به واقعیت پیوست. تحریمها مشکلات اقتصادی ایران را تشدید کرد و بسیاری از خانوادهها دیگر نمیتوانستند به درآمدهای تک یا دوگانه خود تکیه کنند. اجاره بها، مواد غذایی و تقریباً همه چیزهای دیگر بسیار گرانتر شد، که مردم را وادار به پیروی از عادتهای محتاطانهتر در خرج کردن کرد. اما بسیاری از آن چه که ما از آن میترسیدیم، هرگز اتفاق نیفتاد.
طی سالها، بیشتر آن چه که در رسانهها شنیدهایم، پیرامون برجام و تلاشها برای احیای این توافق میچرخید. چندین سیاستمدار استدلال کردهاند که هر چه ما انجام میدهیم و داریم، به این توافق بستگی دارد. در حالی که درست است که تحریمها تأثیرات مخربی بر زندگی روزمره مردم دارد، به نظر میرسد که بخش بزرگی از آن چه که ما در مقابله با تحریمها به دست آوردهایم، عمداً کنار گذاشته شده است.
من فقط زمانی عمق تلاشهای ایران در دهه گذشته را درک کردم که فرصت دیدار از نمایشگاهی که محصولات ساخت ایران را در حسینیه امام خمینی نمایش میداد، پیدا کردم.
پیش از این که خبرنگاران اجازه بازدید از محل را پیدا کنند، آیت الله سید علی خامنهای چهار ساعت را صرف مشاهده محصولات و صحبت با تولیدکنندگان کرد. او از ۴۰ غرفه دانش بنیان بازدید کرد و در مورد چگونگی افزایش بیشتر تولید داخلی با تمرکز بر علم صحبت نمود.
رهبر سپس نارضایتی خود را از این که بیشتر ایرانیان از دستاوردهای داخلی مطلع نشدهاند، ابراز داشت. وقتی خودم فرصت دیدن محصولات و صحبت با کارآفرینانی که در خط مقدم مبارزه ایران علیه یک پروژه با هدف زانو زدن کشور قرار داشتند، پیدا کردم، توانستم منظور او را بفهمم.
افرادی از تمام بخشها (از جمله انرژی، نفت، خودروسازی، معدن، ارتباطات، فناوری، غذا، کشاورزی، پزشکی، حمل و نقل، لوازم خانگی و صنایع نساجی) در نمایشگاه حاضر بودند تا داستان خون، عرق و اشکهایی که برای نجات کشورشان از قرار گرفتن در آستانه فقر ریختهاند، روایت کنند.
مهدی عباسی که مشاور وزارت نفت ایران است، گفت: “حقیقت امر این است که دانشمندان و متخصصان ایرانی پیش از تحریمها فرصت درخشش پیدا نکردند. همان طور که رهبر گفت، ما نه تنها توانستهایم تهدیدها را از بین ببریم بلکه آنها را به فرصت تبدیل کردهایم.” او افزود: “در چند سال گذشته، حداقل ۵۰۰ شرکت دانش بنیان در بخش نفت و گاز تأسیس شدهاند. آنها حتی نوآوریها و محصولاتی را ارائه دادهاند که پیش از این هرگز در کشور ما ساخته نشده بود.”
پیش از صحبت با این کارآفرینان و نمایندگان، برای من قابل درک نبود که چگونه تحریمها میتوانند به نحوی به کشور ما کمک کنند. برای من، تحریمها برابر با درد، فقر و سختی بودند. هرگز به ذهنم خطور نکرد که حتی سختترین شرایط میتوانند با ایمان و پشتکار، مفید واقع شوند.
به نظر میرسید که افراد دیگر در نمایشگاه نیز همان ذهنیت عباسی را داشتند. یک مهندس که در توسعه ماهوارههای ایرانی که اکنون به دور زمین میچرخند شرکت کرده بود، به من گفت که همه چیز از اینجا به بعد فقط بهتر خواهد شد. محمد صلاری توضیح داد: “تعداد کشورهایی که قابلیتهای فضایی مشابه ما را دارند، اندک است. ما فکر میکنیم که در آینده، ایران خواهد بود که برای سایر کشورها به جای روسیه و ایالات متحده، ماهواره پرتاب میکند.”
وقتی آن روز به خانه بازگشتم، احساس کردم که نیاز دارم بیشتر در مورد دستاوردهای بزرگ داخلی ایران تحقیق کنم. مرحله یازدهم میدان گازی پارس جنوبی، پالایشگاه نفت ستاره خلیج فارس، و صنایع در حال رشد لوازم خانگی، مد، خودروسازی، و داروسازی همگی به یک واقعیت اشاره میکردند: به نظر میرسد که ما سرانجام توانستهایم بخشی از زهر تحریمهای ایالات متحده را بکشیم و به آرامی اما مطمئناً به سمت آیندهای امیدوارکننده حرکت کنیم.
یک خبرنگار ایرانی مقیم غرب در نوامبر ۲۰۲۲، زمانی که ایالات متحده اعلام کرد مذاکرات با تهران در مورد توافق ۲۰۱۵ ایران را متوقف میکند، هشدار داد: “حتی اگر بخواهیم با غرب پای میز مذاکره بنشینیم، فقط زمانی میتوانیم به توافقی متقابلاً سودمند دست یابیم که به اندازه کافی قدرتمند باشیم تا احساس تهدید نکنیم. پیوند دادن تمام وجودمان به تحریمها ما را در موقعیتی آسیبپذیرتر قرار میدهد. ما باید سعی کنیم با غرب صحبت کنیم ضمن این که مطمئن شویم اگر آنها تصمیم به خیانت دوباره بگیرند، از هم نخواهیم پاشید.”
نظر شما در مورد پیشرفتهای ایران در برخی از حوزههای فناوری با وجود تحریمهای اعمال شده از سوی غرب چیست؟ شما میتوانید نظرات خود را در قسمت دیدگاه با ما به اشتراک بگذارید.