آنچه در این مقاله می خوانید
مطابق با استاندارد طلای بینالمللی، سطح قیمتها در بلند مدت نسبتا ثابت بود. اغلب تغییرات قابل توجهی در سطح قیمتها از سالی به سال دیگر وجود داشت، اما در دورههای زمانی بسیار طولانیتر، نرخ تورم متوسط معمولا نزدیک به صفر بود. جاش هندریکسون (Josh Hendrickson)، دانشیار دانشگاه می سی سی پی، در این مورد میگوید:
“گاهی اوقات میشنوم که افرادی، به ویژه کسانی که فکر میکنند ما باید به استاندارد طلا بازگردیم، چیزهایی مانند این که “یک اونس طلا همیشه ارزشی برابر با یک کت خوب مردانه دارد” بیان میکنند. این موضوع درست است. و طرفداران بازگشت به استاندارد طلا دوست دارند اعلام کنند که امروزه برای خرید یک کت خوب مردانه، همان مقدار طلا لازم است، اما برای خرید یک کت امروزه به دلارهای بسیار بیشتری نسبت به گذشته نیاز است. دلیل این امر چیست؟ نظریه قیمت میتواند به شما بگوید.”
درست است که در سال ۱۹۲۴، با یک اونس طلا ممکن بود که یک دست لباس خوب خرید. اما من باور ندارم که این مسئله هنوز هم صادق باشد. به جای آن، با یک اونس طلا در سال ۲۰۲۴، احتمالاً میتوان ۵ یا ۶ دست لباس خوب خرید. برای درک این که چرا چنین ادعایی میکنم، تغییر در شاخص قیمت مصرفکننده (CPI) از سال ۱۹۲۳ تا ۲۰۲۳ را در نظر بگیرید:
- CPI (1923) = 17.1
- CPI (2023) = 304.7
حالا، تغییر در قیمت طلا را در نظر بگیرید:
- قیمت طلا در سال 1923 = 20.67 دلار
- قیمت طلا در سال 2023 = 2000 دلار
توجه داشته باشید که هزینه زندگی تقریباً ۱۸ برابر افزایش یافته است، در حالی که قیمت طلا تقریباً ۱۰۰ برابر بالا رفته است. این بدان معناست که قیمت نسبی طلا ۵ یا ۶ برابر افزایش یافته است. امروزه، یک اونس طلا ۵ یا ۶ برابر بیشتر از آنچه در سال ۱۹۲۳ خریداری میشد، خریداری میشود. چرا این اتفاق افتاده است؟
فرض کنید ما طلا را به عنوان یک دارایی در نظر بگیریم که مردم دوست دارند به عنوان محافظ در برابر انواع مختلف ریسکها (تورم، ناپایداری سیاسی، مالیاتهای بالا و غیره) نگه دارند. همچنین فرض کنید که مردم تمایل دارند ۱ درصد از ثروت خود را به شکل طلا نگه دارند. در این صورت، قیمت نسبی طلا بستگی به نرخهای رشد نسبی ثروت واقعی و موجودی فیزیکی طلا دارد.
طی ۱۰۰ سال گذشته، پیشرفت در تولید طلا کاهش یافته است. برخلاف قرون گذشته، بیشتر جهان اکنون کشف شده است و بنابراین، یافتن معادن طلای جدید و بزرگ بسیار دشوارتر است. پیشرفتهایی در بهرهوری معدنکاری اتفاق افتاده است—که امکان استخراج طلا از سنگ معدنهای کمتراکم را فراهم میآورد—اما این پیشرفتها کندتر از رشد ثروت واقعی بوده است.
طی ۱۰۰ سال گذشته، رشد اقتصادی سریع در کشورهای بزرگی مانند هند و چین، تقاضای جهانی برای طلا را به شکل چشمگیری افزایش داده است. در حقیقت، این دو کشور اکنون مقدار بیشتری طلا نسبت به بقیه جهان مصرف میکنند. بدون رشد سریع در هند و چین، کاملاً ممکن است که با یک اونس طلا همچنان تقریباً بتوان یک دست لباس را خریداری کرد.
در اینجا، یک درس وجود دارد. یک رابطه اقتصادی میتواند برای مدت زمانی بسیار طولانی، بسیار قابل اعتماد به نظر برسد و سپس از هم بپاشد. هیچ دلیل نظری وجود ندارد که چرا قیمت نسبی یک کالای معین باید برای دورههای زمانی طولانی پایدار بماند. بنابراین، نباید روی این نتیجه حساب کرد.