آنچه در این مقاله می خوانید
در اولین هفته ماه مارس، در حالی که نیکی (Nikkei)، نزدک (Nasdaq) و بیت کوین (که برای علاقهمندانش به عنوان طلای دیجیتال شناخته میشود) همگی به سطوح بالای جدیدی رسیدند، توجهات زیادی به آنها جلب شد.
اما بازار صعودی که کمتر کسی در مورد آن صحبت میکند، بازار طلای واقعی است. قیمت طلا نیز به سطح بالای جدیدی، ۲,۱۵۰ دلار در هر اونس، رسیده و در هر ارز دیگری در بالاترین قیمتهای خود معامله میشود. پس چه چیزی باعث افزایش قیمت آن شده است؟ شاید دلیل این افزایش قیمت این نباشد که ارزش این داراییها در حال افزایش هستند، بلکه ارزش پول فیات در حال کاهش است.
در هفتههای اخیر، ما میزان سرمایهگذاری خود در نقره و سهام طلا را افزایش دادیم، که حدود ۷ درصد از سبد سرمایهگذاری ما را به خود اختصاص میدهند.
اگر بخواهید یک دارایی را برای بیان دیدگاه بلندمدت Ruffer انتخاب کنید – نگرانیهایی در مورد ثبات مالی، نوسانات تورم و سرکوب مالی – طلا ممکن است همان باشد. و با وجود این که قیمت آن به سطوح بالای جدیدی رسیده است، بهای طلا هنوز حدود ۵۰ درصد پایینتر از بالاترین قیمت خود با احتساب تورم در سال ۱۹۸۰ است.
لازم به ذکر است که همان طور که نمودار این ماه نشان میدهد، قیمت طلا به رغم خروجهای عظیم از صندوقهای قابل معامله در بورس (ETF) که حدود ۳۰ میلیون اونس یا ۶۰ میلیارد دلار است، به سطوح بالای جدیدی دست یافته است. این روند نشان میدهد که بازار صعودی طلا توسط سرمایهگذاران خُرد، مدیران ثروت یا مشاوران قدرت نگرفته است. نظرسنجی اخیر بانک آمریکا نشان داد که ۷۵ درصد از مشاوران کمتر از ۱ درصد از سبد سرمایه خود را به طلا اختصاص دادند و کمتر از ۱۰ درصد در نظر داشتند که پوزیشنهای خود را افزایش دهند، که کمترین علاقهمندی از سال ۲۰۱۷ محسوب میشود. در عوض، این نوع سرمایهگذاران ترجیح دادهاند به صندوقهای جدید بیت کوین ETF روی آورند. با حدود ۶۰ میلیارد دلار، این صندوقها (در مدت چند ماه) به حدود نصف اندازه ETFهای طلا رسیدهاند که ۲۰ سال است وجود دارند.
پس چه کسانی طلا را خریداری کردهاند؟
فلزات گرانبها سه نوع خریدار دارند: بانکهای مرکزی و پساندازکنندگان بازارهای نوظهور؛ سرمایهگذاران؛ و جواهرسازان. با کنار گذاشتن جواهرسازان، دو دسته اول بر قیمت تاثیرگذار هستند. از زمان حمله کامل به اوکراین، بانکهای مرکزی و پساندازکنندگان بازارهای نوظهور خریداران بزرگ طلا بودهاند، اما آنها ETFها یا سهام را خریداری نمیکنند. در همین حال، همزمان با افزایش نرخ بهره، طلا نسبت به دلار، بازدههای واقعی یا نرخهای نقدی، گران به نظر میرسید، بنابراین سرمایهگذاران خریداری نمیکردند که منجر به خروج از ETFها و معدنچیان شد.
اما شاید تمرکز روی این موضوع اشتباه باشد. آیا ما در واقع در عصر جدیدی از خریداران استراتژیک که به قیمتها حساس نیستند، قرار داریم و این خریداران اونسهایی را از بازار خارج میکنند که هرگز بازنخواهند گشت؟ بانکهای مرکزی خارجی طلا را برای تغییر 10 درصدی معامله نمیکنند، آنها به طور بنیادی از ارز خود پشتیبانی میکنند و از خزانهداریهای آمریکا دوری میجویند. سیستم بانکی غربی میتواند مکانی خطرناک برای هر کسی باشد که روزی ممکن است توسط مقامات سرکش به عنوان یک عامل بد شناخته شود – داشتن طلا در جایی که به آن دسترسی دارید، بسیار عاقلانهتر است.
این یک بازار گاوی است که هنوز کسی به آن اهمیت نمیدهد…. بهویژه، سهام طلا با کاهش ۵ درصد از ابتدای سال تاکنون و ۵۳ درصد از بالاترین حد خود در سال ۲۰۱۱ یا ۳۵ درصد پایینتر از بالاترین حد خود در سال ۲۰۲۱، به یک مکان سرمایهگذاری مهجور تبدیل شده است. به دلیل تاریخچه تخصیص سرمایه ضعیف و نگرانیهای مربوط به راهبری زیستمحیطی، اجتماعی و شرکتی (ESG)، از آنها دوری میشود.
در نتیجه، معدنچیان ثبت شده در ایالات متحده بازاری با ارزش ترکیبی حدود ۲۵۰ میلیارد دلار دارند، تقریباً معادل با مقداری که Nvidia در آخرین باری که گزارش درآمد خود را اعلام کرد در یک روز افزایش یافت. ارزشگذاریهای معدنچیان ثبت شده جذاب است و سهام به طور طبیعی به افزایش قیمت طلا کمک میکنند.
اگر سرمایهگذاران، تغییر جهت چشمگیر و روند قیمت را مشاهده کنند و اکنون به این جنبش بپیوندند – چون نرخهای بهره کاهش مییابد، تورم دوباره افزایش مییابد یا ارزهای رمزنگاری شده سقوط میکنند – ممکن است شاهد آتشبازی باشیم.
در بحران بعدی، اگر مدیران پولی دوباره به چاپخانه مراجعه کنند، اندک سرمایهگذارانی خواهند بود که احساس میکنند طلای کافی دارند.