آنچه در این مقاله می خوانید
چین به طور جدی در حال کاهش سرمایهگذاریهای خود از اوراق قرضه دولتی آمریکا و تغییر جهت سرمایهگذاریهای خود به سمت طلا است، که نشاندهنده یک حرکت استراتژیک برای کاهش وابستگی خود به دلار آمریکا است. این روند به برنامههای احتمالی چین برای اتکای پول خود، یوان، یا احتمالا پول مشترک کشورهای بریکس، به پشتوانه طلا اشاره دارد.
در تغییر قابل توجهی که در سپتامبر سال ۲۰۲۳ مشاهده شد، میزان نگهداری اوراق قرضه دولتی آمریکا توسط چین به پایینترین سطح خود از ماه مه ۲۰۰۹ کاهش یافت، که این موضوع در اواسط نوامبر ۲۰۲۳ توسط وزارت خزانهداری آمریکا گزارش شده است.
به طور خاص، چین موجودی اوراق قرضه خزانه آمریکا را به میزان ۲۷.۳ میلیارد دلار کاهش داد، و آن را به ۷۷۸.۱ میلیارد دلار در سپتامبر سال ۲۰۲۳ رساند. این هفتمین ماه متوالی از این نوع فروشها بود.
این رفتار بخشی از الگوی گستردهتری است که در آن بسیاری از کشورها از اوراق قرضه دولتی آمریکا دور میشوند. با این حال، علیرغم این روند، ژاپن همچنان بزرگترین بستانکار آمریکا باقی مانده است، و به دنبال آن انگلستان قرار دارد. هر دو کشور به ترتیب با کاهشهایی به میزان ۲۸.۵ میلیارد دلار و ۲۹.۲ میلیارد دلار در ماه سپتامبر، به طور مشابه میزان سهام خود را کاهش دادهاند.
از نظر تاریخی، چین در یک دوره خرید اوراق قرضه آمریکایی بود، که در ماه مه ۲۰۱۳ به اوج خود رسیده و نزدیک به ۱.۳ تریلیون دلار در اوراق بهادار دولتی آمریکا سرمایهگذاری کرده بود. این تغییر اخیر به فروش اوراق قرضه آمریکا و انباشت طلا، یک تحول قابل توجه در استراتژی سرمایهگذاری چین را نشان میدهد.
افزایش قابل توجهی در فروش اوراق قرضه توسط سرمایهگذاران نهادی رخ داده است که منجر به کاهش سریع در قیمتهای اوراق قرضه و افزایش متناظر در بازده (نرخهای بهره) شده است.
از سال ۲۰۲۰، ایالات متحده شاهد افزایش چشمگیر در بدهی ملی همراه با انتشار گستردهتر اوراق قرضه خود بوده hsj. این جهش عمدتا به دلیل کسری بودجه قابل توجهی است که نیازمند تأمین مالی جدید است. علاوه بر این، نرخهای بهره بر روی این وامهای جدید به طور قابل توجهی بالاتر از نرخهای بهره قبلی هستند.
چرا چین اوراق خزانه آمریکا را میفروشد؟
چندین عامل ممکن است دلیلی برای این باشد که چرا چین در حال فاصله گرفتن از اوراق قرضه آمریکا است. در ادامه، به سه دلیل اصلی اشاره میکنیم:
نخست، چین ممکن است به دنبال تقویت یوان باشد. با فروش اوراق بدهی آمریکا، چین دلار جمعآوری میکند، که سپس میتواند برای خرید یوان استفاده شود. این استراتژی به بهبود نرخ تبادل یوان کمک میکند. از آغاز بحران ویروس کرونا، اقتصاد چین با چالشهایی از جمله رکود بازار املاک و مستغلات، کاهش تجارت که توسط جنگ تجاری با آمریکا تشدید شده، و رشد اقتصادی کند، روبرو شده است. به دنبال این چالشها، چین احتمالاً به دنبال جلوگیری از کاهش قابل توجه ارزش یوان در برابر سایر ارزها در سیستم مالی جهانی است.
تنشهای ژئوپولیتیک به عنوان یک محرک دیگر برای تغییر رویکرد چین از اوراق قرضه آمریکا عمل میکنند. روابط بین آمریکا و چین در سالهای اخیر به طور قابل توجهی بدتر شده است، و آمریکا به طور فزایندهای از دلار به عنوان ابزاری در استراتژیهای ژئوپولیتیک استفاده میکند.
“برای چین، جستجو برای جایگزینهایی برای سیستم مالی متمرکز بر دلار گزینههای محدودی ارائه میدهد.”
طلا به عنوان یک فلز گرانبها، به عنوان یک انتخاب قابل قبول از جایگاه خاصی برخوردار است. طلا به صورت فیزیکی یکی از اندک داراییها در سراسر جهان است که قابلیت نقدشوندگی کافی برای جذب سرمایهگذاریهایی به ارزش دهها میلیارد دلار را دارد.
دلیل مهم سوم ممکن است کاهش اعتماد به بدهی حاکمیتی آمریکا باشد. وضعیت مالی آمریکا شاهد کاهش قابل توجهی بوده است، احساسی که توسط انواع آژانسهای رتبهبندی تکرار شده است. این عدم اعتماد تا حدی دلیل این مسئله است که چرا قیمتهای اوراق قرضه دولتی آمریکا سقوط کرده است. این مسئله آمریکا را وادار به ارائه نرخ بهره بالاتر بر روی بدهی خود میکند.
جالب اینجاست که ارزش کل داراییهای مبتنی بر دلار در ذخایر چین از سال ۲۰۱۵ نسبتاً ثابت مانده است، و بین ۱.۸ تا ۱.۹ تریلیون دلار نوسان داشته است. با توجه به این موضوع، چین به طور استراتژیک سبد داراییهای خود را با خارج کردن سرمایه از بدهی ملی آمریکا به نفع اوراق قرضه مرتبط با دولت آمریکا یا شرکتهای آن، مانند شرکتهای املاک و مستغلات فنی می (Fannie Mae) و فردی مک (Freddie Mac)، که نرخ بهره بالاتری نیز دارند، تنظیم کرده است.
چین در حال خرید طلا است
در عین حال، چین به طور جدی در حال انباشت طلا است. در حالی که آمار رسمی ذخایر طلای چین را تا پایان ماه سپتامبر، ۲,۱۹۱ تن گزارش میدهند، گمانهزنیهایی وجود دارد که ذخایر واقعی ممکن است بیش از ۱۰,۰۰۰ تن باشد. برخی از تحلیلگران پیشنهاد میدهند که عدد واقعی ممکن است حتی بین ۲۰,۰۰۰ تا ۳۰,۰۰۰ تن باشد.
چندین عامل به این پدیده کمک میکنند. نخست، چین از سال ۲۰۰۷ به عنوان بزرگترین تولیدکننده طلا در جهان شناخته شده است. چین ممنوعیت سختگیرانهای بر صادرات طلای تولید داخل دارد. بیش از ۷۰۰۰ تن طلا از سال ۲۰۲۰ در داخل کشور استخراج شده است، که شرکتهای دولتی مسئول نیمی از این تولید هستند.
علاوه بر این، چین به طور جدی در حال وارد کردن طلا است.
“تخمینها نشان میدهند که این کشور از ابتدای قرن حداقل ۶۰۰۰ تن طلا وارد کرده است.”
در حالی که بخشی از این طلای وارداتی به دست شهروندان چینی رسیده است، بسیار محتمل است که سهم قابل توجهی از آن توسط دولت چین از طریق انواع شرکتها و نهادها مدیریت میشود.
به عنوان گواهی بر نظریه خریدهای پنهانی طلا توسط چین، آگاهی از این نکته است که در بیش از نیمی از خریدهای طلا که توسط شورای جهانی طلا و بانکهای مرکزی اعلام شده است، هویت خریداران نامشخص باقی مانده است.
در سال ۲۰۲۳، بانکهای مرکزی، مانند بانک انگلیس، در سراسر جهان بیشترین میزان طلا را از سال ۱۹۶۷ به ثبت رساندهاند. امسال، سرعت خرید طلا حتی بیشتر شده است – در حالی که سال گذشته در سه فصل اول مجموعاً ۶۹۸ تن طلا خریداری شده بود، امسال مقدار آن در همان بازه زمانی به ۷۹۸ تن افزایش یافته است.
چین برای تغییر قدرت مالی آماده میشود: آمادهسازی برای عرضه یک ارز مشترک بریکس (BRICS) یا صدور یوان با پشتیبانی طلا
خرید طلا توسط چین ممکن است نشاندهنده آمادگی برای احتمال تشکیل یک ارز ملی مشترک بریکس (برزیل، روسیه، هند، چین، آفریقای جنوبی و سایر کشورهای در حال توسعه)، یا بخشی از استراتژی برای پشتیبانی یوان با طلا در درازمدت باشد. ایده صدور یک ارز ذخیره جدید برای اتحادیه بریکس، که احتمالاً توسط طلا و سایر مواد معدنی پشتیبانی میشود، در حال کسب محبوبیت است. توسعه اخیر در تعداد اعضای گروه بریکس، از جمله کشورهایی مانند عربستان سعودی، ایران، اتیوپی، مصر، آرژانتین و امارات متحده عربی، به این گمانهزنیها قوت میبخشد.
با وجودی که بحثها در مورد صدور یک ارز واحد برای سالها بدون پیشرفت ملموس به سوی ایجاد آن ادامه داشته است، تغییر قابل توجهی به سوی انجام معاملات با ارزهای محلی وجود دارد که از این طریق از دلار آمریکا دور میشوند. برای گذار کامل از دلار، اعتماد به این ارزهای فیات محلی باید تقویت شود. طلا، با شهرت طولانیمدت خود به عنوان یک ذخیره ارزش قابل اعتماد و عنصر بنیادی سیستمهای پولی، به عنوان یک واسطه ایدهآل برای ایجاد اعتماد بین کشورها و تضمین ثبات ارزهای آنها عمل میکند.
در حالی که چین ممکن است در حال بررسی اقداماتی برای پشتیبانی یوان با طلا باشد، چنین تغییری در حال حاضر تنها به میزان محدودی قابل اجرا است. حتی ذخایر طلا به میزان قابل توجهی بیشتر از ارقام رسمی نشان داده شده برای پوشش دادن تمام یوانهای در گردش در نرخ تبادل فعلی کافی نخواهد بود، که این مسئله نشان میدهد استراتژی چین ممکن است شامل یک رویکرد تدریجی یا جزئی برای پذیرش استاندارد طلا باشد.