آنچه در این مقاله می خوانید
طلا به طور سنتی به عنوان یک دارایی پایدار برای حفظ ارزش ثروت در نظر گرفته شده است و اغلب در دوران اقتصادی ناپایدار برای سرمایهگذاران جذاب میشود. با این حال، پویایی قیمت آن داستانی پیچیدهتر از صرفاً عمل کردن به عنوان پوششی در برابر تورم را آشکار میسازد.
درک نحوه واکنش قیمت طلا به تورم نیازمند شناسایی نقش چندوجهی آن به عنوان دارایی و چگونگی تأثیر سیاستهای اقتصادی گستردهتر، به ویژه سیاستهای بانک فدرال در مورد نرخهای بهره، بر ارزش آن است.
واکنش طلا به نیروهای اقتصادی
در اصل، طلا یک دارایی است که مانند املاک یا سهام، به نیروهای فاندامنتال عرضه و تقاضا پاسخ میدهد. اصطلاح تورم معمولاً در زمینه افزایش قیمتهای پرداختی توسط مصرفکنندگان به صورت منفی تفسیر میشود. با این حال، تورم تنها در قیمتهای مصرفکننده حضور ندارد.
آن چه واقعاً هنگامی که تورم افزایش مییابد اتفاق میافتد این است که قدرت خرید یک ارز کاهش مییابد، که به معنای افزایش ارزش برخی داراییها است. این امر باعث میشود سرمایهگذاران به دنبال داراییهایی باشند که یا ارزش خود را حفظ کنند یا قدری بالاتر بروند. طلا از نظر تاریخی یکی از این داراییها بوده است چون کمیاب، ماندگار و دارای ارزش ذاتی است. افزایش قیمت آن در دوران تورم تنها به دلیل نقش آن به عنوان یک دارایی امن نیست.
تورم و نرخ بهره واقعی
تورم بر دستههای مختلف دارایی به طور متفاوتی تأثیر میگذارد، اما فاکتور مهم برای طلا نرخ بهره واقعی – نرخهای اسمی تنظیم شده برای تورم – است. وقتی فدرال رزرو تصمیم میگیرد به دلیل افزایش تورم نرخ بهره را افزایش ندهد، نرخهای بهره واقعی معمولاً کاهش مییابد. کاهش نرخ بهره واقعی هزینه فرصت نگهداری طلا را کاهش میدهد، که هیچ بازدهی نمیدهد.
در نتیجه، طلا برای سرمایهگذاران جذابتر میشود، نه فقط به عنوان پوششی در برابر تورم، بلکه به عنوان یک دارایی افزایشی در محیطی که سرمایهگذاریهای سنتی تولیدکننده درآمد به لحاظ واقعی بازده کمتری دارند. این پدیده رفتار دیگر داراییها مانند املاک و مستغلات و سهام را در دوران نرخهای بهره واقعی پایین منعکس میکند.
چگونگی واکنش داراییهای مختلف به تورم
املاک و مستغلات ممکن است از تورم بهرهمند شوند چون ارزش اموال و درآمد اجارهای آنها میتواند افزایش یابد در حالی که هزینههای وام برای خرید ملک در برخی موارد نسبتاً پایین باقی میماند. به طور مشابه، سهام میتواند با گذراندن هزینههای بالاتر به مصرفکنندگان، قدرت افزایش درآمد را داشته باشد و سرمایهگذاریها در سهام را جذابتر کند.
با این حال، واکنش طلا به تورم و سیاستهای نرخ بهره مشمول مجموعهای از عوامل منحصر به فرد خود است. برخلاف املاک و مستغلات، طلا از طریق اجاره یا سود سهام مانند سهام درآمد تولید نمیکند، که باعث میشود پرونده سرمایهگذاری آن بیشتر بر روی افزایش سرمایه تکیه کند. پس از انتشار اخیر دادههای مربوط به تورم ایالات متحده، نوسانات میانروزی در قراردادهای آتی طلا در گروه بورس بازرگانی و کالای شیکاگو ( CME Group) به بالاترین حد دو ساله خود رسید.
تأثیرات جهانی و احساس سرمایهگذاران
احساس سرمایهگذاران، ثبات ژئوپلیتیک، ارزشهای ارزی و سایر عوامل کلان اقتصادی که بر میزان تقاضا تأثیر میگذارند، میتوانند افزایش قیمت طلا را به دنبال داشته باشند. علاوه بر این، ماهیت جهانی بازارهای طلا به این معنا است که در حالی که سیاستهای فدرال رزرو تأثیرگذار هستند، آنها تنها عوامل تعیینکننده قیمتهای طلا نیستند. سیاستهای بانک مرکزی در سراسر جهان، نرخهای رشد اقتصادی جهانی و حتی پیشرفتهای فناورانه در استخراج و بازیافت طلا میتوانند به طور قابل توجهی بر دینامیکهای عرضه و تقاضای طلا تأثیر بگذارند.
درک ماهیت پیچیده طلا
همانند هر سرمایهگذاری دیگری، کلید استفاده مؤثر از طلا در درک زمینه اقتصادی گستردهتر، از جمله سیاستهای فدرال رزرو و پیامدهای آنها برای نرخهای بهره واقعی و تورم، نهفته است.
رابطه بین قیمتهای طلا، تورم و نرخ بهره، ماهیت دوگانه طلا را به عنوان هم یک پوشش سنتی در برابر کاهش ارزش پول و هم یک دسته دارایی پاسخگو به سیاستهای کلان اقتصادی و رفتار سرمایهگذاران نشان میدهد. جذابیت آن در دورههایی با نرخ بهره واقعی پایین، مشابه املاک و مستغلات و سهام، وضعیت آن را به عنوان یک جزء ارزشمند از سبد سرمایهگذاری متنوع منعکس میکند.