در میان تحلیل ساختارهای دموکراتیک سنتی و سیستم‌های مالی، رمز ارزها به عنوان یک نیروی احیاکننده ظاهر می‌شوند که شکل جدیدی از پاسخگویی و شفافیت را ارائه می‌دهند که می‌تواند به بازسازی موسسات عمومی کمک کند.

رمز ارز ممکن است آخرین امید برای سیستم دموکراتیک در حال فروپاشی باشد

به ویژه پس از فجایعی که طی ۲۵ سال گذشته شاهد آن بوده‌ایم، روشن شده است که دموکراسی در خطر است. ایالات متحده که زمانی به عنوان مشعل‌دار دموکراسی در نظر گرفته می‌شد، اکنون اغلب به عنوان نمونه‌ای برجسته از آن چه در دموکراسی اشتباه است، مورد اشاره قرار می‌گیرد.

مشکلات آمریکا پیش از حمله به عراق در سال ۲۰۰۳ آغاز شد، اما همان فاجعه آتشین بسیاری را، از جمله خود من را، به این فکر واداشت که چقدر اوضاع در آمریکا به هم ریخته است.

حتی ما نیز دروغ‌هایی را درباره “سلاح‌های کشتار جمعی” حس کردیم که به عنوان بهانه‌ای برای فریب “ائتلاف مایلان به جنگ” به کار رفت. برای بسیاری، بنر “مأموریت به پایان رسید” که روی ناو هواپیمابر آبراهام لینکلن نصب شده بود، مانند یک تبلیغ صریح به نظر می‌رسید.

بدگمانی‌های ما پس از بحران مالی سال ۲۰۰۸ به شدت افزایش یافت، جایی که واقعیت این که ثروتمندان با مجموعه‌ای متفاوت از قوانین بازی می‌کنند، را دقیقا به چشم‌ خود دیدیم. برای هر کسی که هنوز متقاعد نشده بود، کمک‌های مالی بعدی مانند سیلی بیدارکننده‌ای بود که حقیقت فساد عمیق را نشان می‌داد.

در سال‌های اخیر، شاهد مجموعه‌ای از مسائل بوده‌ایم که دیگر ما را شگفت‌زده نمی‌کنند: سیاستمدارانی که هرگز در بازار سهام شکست نمی‌خورند، سیاست‌های دولتی که به طور مداوم ثروتمندترین‌ها را غنی‌تر می‌کنند، افشاگرانی که مجبور به پنهان شدن می‌شوند. رسانه‌های اصلی زمانی در پی کشف حقیقت بودند و میانجی گفتمان عمومی می‌شدند. اکنون آنها دستور کارهای سیاسی آشکار دارند و دروغ‌هایی را برای دفاع از آنها مطرح می‌کنند. اعتماد به نهادهای عمومی در پایین‌ترین سطح همیشگی خود قرار دارد.

زمانی که به وضعیت نهادها نگاه می‌کنید، تعجبی ندارد که چرا شبکه‌های غیرمتمرکز و بدون اعتماد مانند بیت کوین از سوی بسیاری پذیرفته شده‌اند. در بسیاری از موارد، استفاده از بیت کوین و رمزارزها، شورشی علیه یک سیستم خراب است. با این حال، فراموش نکنید که بیت کوین و رمزارزها همچنین راهی برای ترمیم سیستم هستند.

چالش‌های دموکراسی

دموکراسی با چالش‌های زیادی روبرو است. فساد، ناکارآمدی، سرکوب رأی‌دهندگان، دستکاری و جذابیت رو به رشد اشخاص اقتدارگرا تنها چند مورد از آنها هستند. تمام این مشکلات قابل حل هستند. متأسفانه بزرگترین قدرت دموکراسی نیز در حال فروپاشی است: توانایی آن برای تعمیر خود از طریق سیستمی که در آن قدرت از طریق نظارت و تعادل توزیع شده و رهبران انتخاب می‌شوند. باز هم، ایالات متحده نمونه‌ای عالی است، جایی که دو فرد مسن برای ریاست‌جمهوری با یکدیگر رقابت می‌کنند. در مورد نظارت و تعادل، رسانه‌های اصلی که زمانی به عنوان قوه چهارم نامیده می‌شدند، اکنون حامی قدرتمندان هستند.

بدتر این که، رژیم‌های اقتدارگرا داستان‌های موفقیتی را در صحنه جهانی ارائه می‌دهند. رشد اقتصادی چین نمونه‌ای از کارایی برنامه‌ریزی مرکزی است. برخورد سریع و مؤثر سنگاپور با شیوع بیماری کووید-۱۹ نیز نمونه‌ای دیگر است. من این تجربیات را طی چند سال گذشته در ویتنام داشته‌ام. ویتنام دموکراسی نیست و شاید به همین دلیل است که نظم و پیشرفت آن در حال افزایش است. خانواده‌ام می‌توانند بدون ترس شب‌ها در خیابان‌های شهرهای بزرگ ویتنام قدم بزنند.

ظهور رهبران پوپولیستی مانند رودریگو دوترته (Rodrigo Duterte) در فیلیپین، بولسونارو (Bolsonaro) در برزیل، بوکله (Bukele) در السالوادور و اکنون میلِی (Milei) در آرژانتین بخشی از روند جهانی است که در آن مردم عمل قاطع را بر بن‌بست دموکراتیک ترجیح می‌دهند.

با این حال، نیرویی وجود دارد که قدرت نجات دموکراسی را دارد. سیستم فعلی تلاش می‌کند تا از تغییر جلوگیری کند، اما بیت کوین (Bitcoin) و رمزارزها (crypto) قابل توقف نیستند.

یک تعادل و نظارت جدید

رمزارزها بیش از آن که فقط نظام مالی را به چالش بکشند، به دموکراسی کمک شایانی می‌کنند. با عملکرد آزاد از کنترل مقامات پولی و دیده شدن در معرض عموم، رمزارزهایی مانند بیت کوین قدرت پاسخگو کردن دولت‌ها را به دست مردم می‌دهند.

رمزارزها دولت‌ها را، بدون توجه به اندازه‌شان، مجبور به کنترل هزینه‌هایشان خواهند کرد؛ در غیر این صورت مردم از کاغذهای بی‌ارزش به سمت دارایی‌های امن‌تری مانند بیت کوین روی خواهند آورد. رمزارزهای کاملاً غیرمتمرکز شفافیت و پاسخگویی را فراهم می‌کنند، که احتمال فساد را کاهش می‌دهد و تعقیب قضایی را آسان‌تر می‌سازد.

برای کسانی که نمی‌توانند از خدمات بانکی سنتی استفاده کنند، رمزارزها یک تحول بزرگ به شمار می‌روند. آنها راهی برای پس‌انداز کردن پول، انجام پرداخت‌ها، و دسترسی به خدمات مالی بدون موانع و هزینه‌هایی که اکثر مردم را از سیستم بانکی دور نگه می‌دارد، فراهم می‌کنند.

رمزارزها همچنین ابزاری مهم برای کسانی هستند که علیه سانسور اعتراض کرده یا با آن مبارزه می‌کنند. در مکان‌هایی که دولت‌ها تراکنش‌های مالی را کنترل می‌کنند، رمزارزها راهی برای آزادانه جابه‌جا کردن پول فراهم می‌کنند.

فناوری بلاک‌ چین، که بر روی شبکه‌های کاملاً غیرمتمرکز پیاده‌سازی شده است، اموری مانند رأی‌دهی و کمک‌های خیریه را شفاف و امن می‌سازد. تصور کنید انتخاباتی که در آن هر رأی قابل تأیید است یا هر کمک مالی قابل ردیابی باشد.

و سپس سازمان‌های خودگردان غیرمتمرکز (DAOها) وجود دارند که ممکن است آینده‌ نحوه‌ سازمان‌دهی و حکومت‌داری ما باشند. این بسترهای مبتنی بر بلاک‌ چین می‌توانند با حداقل مقام مرکزی فعالیت کنند، و تصمیم‌گیری‌ها را شفاف، ضد دستکاری و مصون از سانسور نمایند.

به طور خلاصه، بیت ‌کوین و سایر رمزارزها به عنوان یک عامل نظارت و تعادل جدید در دموکراسی مطرح خواهند شد. دشوار است تصور کنیم که دموکراسی بدون چیزی به شگفت‌انگیزی رمزارزها چگونه می‌تواند احیا شود. بهترین ویژگی رمزارزها این است که نیازی به طرح بزرگی نیست. پروژه‌های رمزارز تنها باید اطمینان حاصل کنند که محصولاتشان واقعاً غیرمتمرکز هستند. محصولات کریپتوی غیرمتمرکز بر اساس طبیعت خود در برابر فساد و سوء استفاده‌ دولتی مقاومت می‌کنند. مردم به همین دلیل به سمت آنها کشیده می‌شوند، که این امر تنها آنها را قوی‌تر خواهد کرد.

نظر شما درباره‌ محصولات کریپتوی غیرمتمرکز پیشبردنده‌ سیستم‌های دموکراتیک چیست؟ شما می‌توانید نظرات خود را در قسمت دیدگاه با ما به اشتراک بگذارید.