در اواخر هفته گذشته، در حالی که بانک‌های مرکزی در وضعیت نسبتاً آرامی قرار داشتند، قیمت طلا همچنان در حال افزایش بود. در گذشته، این قیمت به شدت به تورم و انتظارات نرخ بهره مرتبط بود. بیشتر تغییرات قیمت طلا را می‌توان با حرکت بازدهی اوراق قرضه دولتی محافظت‌شده در برابر تورم (TIPS) توضیح داد که خود با انتظارات تورم آینده‌نگرانه و سیاست پولی بانک مرکزی تنظیم می‌شوند.

چرا بازار طلا فراتر از هر شناسایی تغییر کرده است؟ سرنخی از آخرین گزارش شورای جهانی طلا (World Gold Council) به دست می‌آید که در پایان ماه گذشته منتشر شد. این گزارش نشان می‌دهد که در سه‌ماهه اول سال ۲۰۲۴، تقاضای بانک‌های مرکزی برای طلا به بالاترین حد خود رسیده است، در حالی که چهار کشور با بالاترین تقاضا ترکیه، چین، هند و قزاقستان بودند.

بانک‌های مرکزی در حال خرید مقادیر بی‌سابقه‌ای از طلا به عنوان بخشی از فرآیند بلندمدت روند فاصله گرفتن از دلار هستند. هنگامی که کشورهای غربی در پاسخ به حمله به اوکراین، ذخایر ارزی روسیه را توقیف کردند، نشان دادند که ذخایر ارزی غربی تنها در صورتی قابل اعتماد هستند که این کشورها به سیاست خارجی کشور دیگری اعتراض نکنند. این موضوع باعث شده است کشورهای خارج از بلوک غربی به دنبال راه‌های قابل اعتمادتری برای حفظ ارزش ثروت خود باشند. طلا به عنوان گزینه جایگزین همواره مورد علاقه بوده است.

فرآیندی که از طریق آن فاصله گرفتن از دلار در حال انجام است، می‌تواند برای بسیاری گیج‌کننده باشد. یک خواننده‌ غیرحرفه‌ای مطبوعات تجاری و مالی ممکن است عناوینی دیده باشد که نشان می‌دهد خریدهای طلا به دلیل قدرت دلار آمریکا انجام می‌شود. اما اگر عامل اصلی خریدهای طلا توسط بانک‌های مرکزی فاصله گرفتن از دلار باشد، آیا نباید ارزش دلار کاهش یابد و نه این که افزایش یابد؟

الزاماً نه – یا دقیق‌تر بگوییم، نه در کوتاه‌مدت. فعلاً، ارزش دلار آمریکا مطابق با نرخ بهره تعیین شده توسط بانک فدرال (Federal Reserve) تنظیم می‌شود. فدرال رزرو در حال حاضر نرخ بهره‌ای بالا را نسبت به بیشتر نقاط دیگر جهان حفظ می‌کند، و به همین دلیل ارزش دلار افزایش می‌یابد. با این حال، ارز قوی‌تر آمریکا واردات را ارزان و صادرات را گران می‌کند، که معمولاً منجر به افزایش کسری تجاری می‌شود.

اینجاست که به عوامل بلندمدت ارزش دلار می‌رسیم. ایالات متحده کسری تجاری خود را با تکیه بر کشورهای دیگر برای خرید و نگهداری دارایی‌های دلاری – از سهام و اوراق قرضه آمریکایی گرفته تا ذخایر ساده دلار آمریکا – تأمین می‌کند. اما همان طور که دیده‌ایم، بخش زیادی از جهان در حال حاضر در حال دور شدن از دلار به نفع طلا و سایر گزینه‌های جایگزین است. این روند نشان می‌دهد که دلار به ظاهر قوی با زمان قرض گرفته شده زندگی می کند.

این مسئله نیز نشان می‌دهد که اجرای سیاست دلار قوی – و در نتیجه کسری تجاری بزرگ – با حفظ نرخ‌های بهره بالا در ایالات متحده، به طور فزاینده‌ای پرخطر است. در یک نقطه – شاید در میان یک رکود و بحران مالی – ارزش ارز ممکن است کاهش یابد، که تورم را افزایش می‌دهد و استانداردهای زندگی آمریکایی‌ها را پایین می‌کشد.

تمام این اقدامات برای طرفداران دیرینه فلزات گرانبها عالی بوده است. در گذشته، طرفداران طلا توسط حرفه‌ای‌های سرمایه‌گذاری مورد تمسخر قرار می‌گرفتند. اعلان‌های آنها در مورد فروپاشی قریب‌الوقوع دلار آمریکا با تردید مواجه می‌شد و سرمایه‌گذاران مشهور کسانی را که طلا می‌خریدند، در حالی که می‌توانستند سهام و اوراق قرضه بخرند، سرزنش می‌کردند. وارن بافت (Warren Buffet) یک بار با مزاح گفت:

“طلا از زمین در آفریقا یا جایی بیرون کشیده می‌شود. سپس ما آن را ذوب می‌کنیم، سوراخ دیگری حفر می‌کنیم، دوباره آن را دفن می‌کنیم و به مردم پول می‌دهیم تا دور آن ایستاده و از آن محافظت کنند. هیچ کاربردی ندارد. هر کسی که از مریخ نظاره‌گر باشد، سرش را خارانده و متعجب خواهد شد.”

اما با این که قیمت طلا اکنون بالاتر از ۲,۳۰۰ دلار قرار دارد – رکوردهای بالایی بر اساس هر استانداردی – و فرآیند فاصله گرفتن از دلار اکنون توسط اکثر تحلیلگران سرمایه‌گذاری به عنوان واقعیت پذیرفته شده است، به نظر می‌رسد طرفداران طلا‌دوستان در نهایت آخرین کسانی هستند که می‌خندند. شاید آنها سقوط دلار را خیلی زود اعلام کردند اما در نهایت، حس ششم آنها مبنی بر این که ایالات متحده نمی‌تواند برای همیشه سلطه مالی خود را حفظ کند، منطقی بود.