آنچه در این مقاله می خوانید
بر اساس نظرسنجی ذخایر طلای بانکهای مرکزی (CBGR) شورای جهانی طلا در سال ۲۰۲۳، ۲۴ درصد از پاسخدهندگان بانک مرکزی قصد دارند ذخایر طلای خود را در 12 ماه آینده افزایش دهند. دادههای مربوط به خرید طلا توسط بانکهای مرکزی در سهماهه اول سال ۲۰۲۴ تأیید کردهاند که بانکهای مرکزی همچنان میل شدیدی به انباشت طلا دارند.
نظرسنجی ذخایر طلای بانکهای مرکزی همچنین از پاسخدهندگان در مورد انگیزههای بانکهای مرکزی برای نگهداری طلا پرسیده است. در اینجا ۵ دلیل برتر ارائه شده است.
#۱ موقعیت تاریخی
از سال ۲۰۲۰، اشاره به «موقعیت تاریخی» طلا در میان دو انتخاب برتر پاسخدهندگان بوده است. این مسئله احتمالاً به نقش تاریخی طلا به عنوان پول در نظام پولی بینالمللی اشاره دارد.
چه در استاندارد طلای کلاسیک یا استاندارد تبادل طلا در سیستم برتون وودز (Bretton Woods System)، عرضه پول یک کشور به طلا مرتبط بود. توانایی تبدیل پول فیات به طلا، میزان ارز فیات ایجاد شده را محدود میکرد. ارز فیات ادعایی بر برخورداری از این دارایی ارزشمند – طلا – بود.
علاوه بر این، بازار بینالمللی طلا، با حجم معاملات متوسط حدود ۱۶۳ میلیارد دلار در روز در سال ۲۰۲۳، که از حجم معاملات اوراق قرضه خزانهداری آمریکا و بازارهای فارکس یورو-استرلینگ پیشی گرفته است، عمیق و بسیار نقدشونده است.
بازشناسی یکپارچه موقعیت تاریخی طلا توسط بانکداران مرکزی، به بیاعتمادی رو به رشد به استاندارد دلار و تمایل فزاینده برای اعتبار طلا به عنوان یک دارایی ذخیرهای اشاره دارد.
#۲ عملکرد در زمانهای بحران
تحقیقات شورای جهانی طلا همچنین نشان داد که قیمتهای طلا در دورههای خطرات سیستمیک تمایل به افزایش دارد، بازدههای مثبت را ارائه میدهد و کل ضررهای سبد سرمایه را کاهش میدهد.
علاوه بر این، طلا همچنین در دورههای بهبودی پس از فروش سیستمیک اوراق بهادار و دیگر داراییهای پرخطر عملکرد خوبی دارد و آن را به یک هِج چندجانبه تبدیل میکند.
#۳ ذخیرهسازی بلندمدت ارزش/ هِجی در برابر تورم
پول فیات که به میزان نامحدود برای حمایت از سیاست پولی چاپ میشود، در نهایت منجر به تورم میشود، جایی که قدرت خرید هر واحد ارز کاهش مییابد. عواقب بحران مالی جهانی سال ۲۰۰۸ و همهگیری بیماری کووید-19 (COVID-19) نمونههایی از اثرات تورمی اقدامات تسهیل کمّی بانکهای مرکزی بودند.
تحقیقات شورای جهانی طلا نشان میدهد که طلا به طور قابل توجهی نسبت به تمام ارزهای اصلی و کالاها به عنوان وسیلهای برای مبادله برتری داشته است و نقش طلا به عنوان یک ذخیرهساز بلندمدت و مؤثر ارزش سرمایه را تأیید میکند.
نمودار شورای جهانی طلا در زیر، ردیابی قیمت طلا را در مقابل رشد عرضه پول M2 آمریکا از سال ۱۹۷۲ نشان میدهد. همان طور که دلارهای بیشتری در گردش قرار میگیرند، قیمت طلا برای جبران دلارهای اضافی در عرضه پول افزایش مییابد.
#۴ تنوعبخش مؤثر به سبد سرمایه
تنوعبخشی به سبد سرمایه یک استراتژی متداول سرمایهگذاری و مدیریت دارایی است که برای مدیریت قرارگرفتن در معرض ریسک دستههای مختلف دارایی به کار میرود و به حداقل رساندن کل ضررهای سبد سرمایه کمک میکند.
تحقیقات شورای جهانی طلا نشان داده است که زمانی که بازدههای هفتگی استاندارد و پورز (S&P) ۵۰۰ بین دو انحراف استاندارد هستند، طلا و سهام آمریکا همبستگی نسبتاً منفی دارند. زمانی که بازدههای هفتگی S&P ۵۰۰ بیش از دو انحراف استاندارد کاهش یابد، این همبستگی منفی افزایش مییابد.
کتابچه راهنمای سرمایهگذاری در طلا در سال ۲۰۲۴ بانک جهانی برای مدیران دارایی، طلا را به عنوان «دارایی با ارزش ضد چرخهای در یک سبد سرمایه» معرفی کرد، چون «با سایر دستههای اصلی دارایی اصلا همبستگی نداشته یا همبستگی کمی دارد.» علاوه بر این، تحقیقات بانک جهانی نشان داد که همبستگی طلا در برابر سایر دستههای اصلی دارایی به طور متوسط کمتر از ۳۰ درصد بوده و حتی از سال ۱۹۸۰ نسبت به S&P ۵۰۰ منفی بوده است. بنابراین، طلا به عنوان یک گزینه عالی برای تنوع بخشیدن به سبد سرمایه محسوب میشود.
با این که دلار آمریکا به عنوان ارز ذخیره جهانی همچنان مفید است، کشورهایی که دارای ذخایر دلاری هستند، اکنون متوجه شدهاند که در صورت مخالفت با ایالات متحده، با خطر توقیف احتمالی ذخایر دلاری خود روبرو هستند. دلار امنیت خود را از دست داده است.
همان طور که در هرم اکستر (Exter’s Pyramid) نشان داده شده است، طلا همیشه پایه سیستمهای پولی بوده است. این فلز زرد پرچم هیچ کشوری را به اهتزاز درنمیآورد و نمیتوان آن را توسط سیستم بانکی سوئیفت (SWIFT) کنترل کرد. افزایش تخصیص طلا در ذخایر یک کشور تبدیل به پیشنهادی شده است که ارزش بررسی جدی را دارد.
#۵ بدون ریسک پیشفرض
برخورداری از طلای فیزیکی، مانند شمشها یا سکههای طلا، به طور طبیعی تنوعبخشی از داراییهای کاغذی یا دیجیتال است، چون خطر اعتباری یا خطر متقابل ندارد و نمیتواند به حالت پیشفرض درآید.
طلا که خارج از سیستم مالی ذخیره شده است، تحت تأثیر فروپاشی اقتصادی احتمالی یا بحران بانکی قرار نمیگیرد. بنابراین، ثروت سرمایهگذاریشده در شمش طلا میتواند بدترین بحرانهای اقتصادی را تحمل کند. برخلاف پول فیات، که همیشه یک برگه قولنامه از کشور صادرکننده است، طلا وعده پرداخت نیست بلکه خود ثروت است.
بنابراین تعجبی ندارد که همچنان که اعتماد به ارزهای فیات کاهش مییابد، شاهد بزرگترین خریدهای بانک مرکزی و انباشت طلا با وجود افزایش قیمتهای طلا در سالهای اخیر هستیم.
سخن پایانی
پس از بحران مالی جهانی در سال ۲۰۰۸ و بحران ناشی از آن در منطقه یورو، بانکهای مرکزی از سال ۲۰۱۰ به خریداران خالص طلا تبدیل شدند. زمانی که جهان شاهد سهولت ایجاد پول فیات برای پولی کردن بدهیها بود، اعتماد به ارزهای فیات به طور محسوسی ضعیف شد.
در حالی که بانکداران مرکزی همکاری کردند و به راهحل چاپ پول برای درمان اقتصادهای بیمار پرداختند، آنها نیز دریافتند که این تنها راهحل بود. با توجه به این که رفاه واقعی هرگز با چاپ پول به دست نمیآید، بانکهای مرکزی شروع به خرید چشمگیر طلا کردهاند و به طور خاموش به جایگاه تاریخی طلا به عنوان پول و دارایی بیطرف نهایی اشاره میکنند.
همزمان با افزایش از دست رفتن اعتماد به استاندارد دلار که ممکن است به پایان آن منجر شود، شناخت جدید از ارزش طلا به طور فزایندهای به یک جریان اصلی تبدیل میشود.