در حالی که بسیاری با تورم آشنا هستند، که نشان دهنده کاهش قدرت خرید ارز همراه با افزایش عمومی قیمت کالاها و خدمات در یک اقتصاد است، تصور اشتباه رایجی وجود دارد که تورم طبیعی است. در واقع، تورم عمدتاً با افزایش عرضه پول، دستکاری نرخ‌های بهره، و سیاست‌های تسهیل کمّی ایجاد می‌شود. در اینجا، بررسی عمیقی از ماهیت تورم و دلایل بروز آن ارائه شده است.

واقعیت تورم — علل و پیامدها

شاید متوجه شده‌اید که قیمت‌های مواد غذایی نسبت به چهار سال پیش، قبل از همه‌گیری بیماری کووید-۱۹، به طور قابل توجهی افزایش یافته است. در سال‌های ۲۰۲۰ و ۲۰۲۱، دولت ایالات متحده سه دوره از پرداخت‌های تأثیر اقتصادی را توزیع کرد، که مجموعاً ۹۳۱ میلیارد دلار به صورت پرداخت‌های مستقیم به شهروندان آمریکایی بود. علاوه بر این، بسته‌های کمکی شامل تأمین مالی برای مزایای بیکاری، کسب‌وکارهای کوچک، بهداشت، آموزش و سایر حمایت‌های مرتبط با همه‌گیری بیماری بود.

در نتیجه، ایالات متحده با بالاترین نرخ تورم در طول دهه‌ها مواجه شد. برای مقابله با این وضعیت، فدرال رزرو با هدف کاهش نرخ تورم به هدف ۲ درصد پس از نزدیک شدن به ۱۰ درصد، نرخ بهره خود را افزایش داد. در ژوئن سال ۲۰۲۲، شاخص قیمت مصرف‌کننده (CPI) ۹.۱ درصد نسبت به سال قبل افزایش یافت، که بالاترین میزان از نوامبر سال ۱۹۸۱ بود. با وجود این که فدرال رزرو نرخ‌های بهره بالا را حفظ کرده است، تورم به طور مداوم باقی مانده و به زیر ۳ درصد کاهش نیافته است. فقط با در نظر گرفتن پرداخت‌های مستقیم، محرک قابل توجه عامل واضحی در ایجاد تورم قابل توجه بود.

حقیقت در مورد تورم

پس، تورم چیست؟ در اصل، تورم افزایش کلی قیمت‌های کالاها و خدمات در یک اقتصاد در طول زمان است. بر اساس نظریه اقتصادی اتریشی، به ویژه آن چنان که توسط اقتصاددانی با نام موری راثبارد (Murray Rothbard) بیان شده است، تورم عمدتاً با افزایش عرضه پول ایجاد می‌شود. راثبارد در پایان‌نامه‌اش در سال ۱۹۶۳، با عنوان «دولت چه کاری با پول ما کرده است؟»، چنین استدلال کرد که یک سیستم پولی فیات، جایی که پول توسط کالای فیزیکی مانند طلا پشتیبانی نمی‌شود، اجازه می‌دهد که عرضه پول فراتر از آن چه که در یک سیستم مبتنی بر کالا ممکن است، گسترش یابد.

طبق توضیحات راثبارد، این گسترش منجر به تورم می‌شود. راثبارد در مقاله‌اش با عنوان «بازپس‌گیری پول»، به طور موثر ضعف‌های ذاتی سیستم فیات را توضیح می‌دهد. راثبارد در مقاله خود نوشته است: “اگر دولت موفق شود بلیط‌های کاغذی یا اعتبار بانکی را به عنوان پول، معادل گرم‌ها یا اونس‌های طلا برقرار کند، آنگاه دولت، به عنوان تأمین‌کننده پول غالب، آزاد می‌شود تا بدون هزینه و به دلخواه پول ایجاد کند. در نتیجه، این ‘تورم’ در عرضه پول، ارزش دلار یا پوند را نابود می‌کند، قیمت‌ها را بالا می‌برد، محاسبات اقتصادی را فلج می‌کند و عملکرد اقتصاد بازار را به شدت آسیب می‌زند و نابود می‌کند”.

در توضیح بیشتر در مورد این که چرا سیستم فیات به عنوان یک کلاهبرداری پانزی در نظر گرفته می‌شود، راثبارد افزود:

“همچنان که جعل‌کنندگان پول جدید چاپ می‌کنند، خریدها بر روی هر چیزی که جعل‌کنندگان مایل به خرید آن هستند افزایش می‌یابد: کالاهای خرده‌فروشی شخصی برای خودشان، همچنین وام‌ها و دیگر مقاصد ‘رفاه عمومی’ در مورد دولت. اما ‘رونق’ ناشی از آن فریبنده است؛ تنها چیزی که رخ می‌دهد این است که پول بیشتری منابع موجود را دور می‌زند، بنابراین قیمت‌ها بالا می‌رود. علاوه بر این، جعل‌کنندگان و دریافت‌کنندگان اولیه پول جدید منابع را از آن دسته از بدشانس‌هایی که در انتهای خط برای دریافت پول جدید قرار دارند یا حتی هرگز آن را دریافت نمی‌کنند، دور می‌کنند.”

دیدگاه اخلاقی و انداختن تقصیر به گردن بازار

برخی ممکن است این موضوع را از دیدگاه اخلاقی و معنوی بررسی کنند و چنین استدلال نمایند که تورم نوعی مالیات پنهان است. وقتی دولت‌ها حجم ارز را افزایش می‌دهند، در واقع ارزش پول نگهداری شده توسط عموم را کاهش می‌دهند، که این کار باعث انتقال ثروت از مردم به دولت می‌شود. این مسئله می‌تواند به عنوان یک رفتار غیراخلاقی تلقی شود چون حقوق مالکیت شخصی را بدون رضایت صریح می‌کاهد. تورم پس‌اندازها را فرسوده می‌کند، سیگنال‌های قیمت را دچار اختلال می‌کند و ثروت را در میان بخش کوچکی از جامعه، مانند دولتمردان، مجدداً توزیع می‌کند. با این حال، سیاستمداران و همپیمانان رسانه‌ای آن‌ها اغلب ادعا می‌کنند که تورم از دلایل مختلفی نشأت می‌گیرد.

سیاستمداران و رسانه‌ها اغلب تقصیر را به سمت بازرگانان منحرف کرده و ادعا می‌کنند که سود شرکت‌ها مسئول تورم است. با این حال، نسبت دادن مسائل اقتصادی مانند تورم یا تفاوت‌های اقتصادی به سود شرکت‌ها اغلب به دلایلی که در نظریه اقتصادی ریشه دارد، نادرست است. سود نشان می‌دهد که یک کسب‌وکار به طور مؤثر تقاضاهای مصرف‌کننده را نسبت به رقبای خود به طور کارآمدتری برآورده می‌کند. زمانی که یک شرکت سود کسب می‌کند، این مسئله نشان‌دهنده تخصیص مؤثر منابع و ایجاد ارزش برای مصرف‌کنندگان است. تورم اساساً یک پدیده پولی است که ناشی از افزایش عرضه پول است، نه ناشی از استراتژی‌های قیمت‌گذاری شرکت‌ها.

زمانی که دولت عرضه پول را گسترش می‌دهد، قدرت خرید پول را کاهش می‌دهد که منجر به افزایش قیمت‌ها در سراسر اقتصاد می‌شود. نسبت دادن تورم به سود شرکت‌ها نقش اصلی سیاست پولی در ایجاد تورم را کاملاً نادیده می‌گیرد. علاوه بر این، رسانه‌ها اغلب ادعا می‌کنند که تورم «برای شما خوب است»، که باعث می‌شود بسیاری باور کنند که این امر فقط یک اتفاق طبیعی است. سود شرکت‌ها بخشی طبیعی و ضروری از یک اقتصاد بازار کارآمد است که کارایی و ایجاد ارزش را نشان می‌دهد.

حفظ ثروت و حاکمیت مالی

درک پویایی‌های تورم برای هر شرکت‌کننده اقتصادی ضروری است، به ویژه همان طور که تصمیمات سیاستی و واکنش‌های بازار به طور مداوم مسیر آن را تحت تأثیر قرار می‌دهند. افراد اکنون به دارایی‌های رمزنگاری شده غیرمتمرکز مانند بیت ‌کوین (BTC) و کالاهایی مانند طلا روی می‌آورند تا از تورم، دخالت دولت و کاهش ارزش پول فرار کنند. این دارایی‌ها به عنوان عوامل ارائه‌دهنده ثبات، امنیت و استقلال سیاست‌های پولی متمرکز با هدف حفظ ثروت و تضمین حاکمیت مالی شناخته می‌شوند.

 

https://youtu.be/PZaDSEVuEFU

نظر شما در مورد تورم چیست؟ چه اقداماتی برای محافظت از ثروت خود در برابر تورم و عدم ثبات اقتصادی انجام می‌دهید؟ شما می‌توانید نظرات خود را در قسمت دیدگاه با ما به اشتراک بگذارید.