آنچه در این مقاله می خوانید
بحران اقتصادی جهانی که همچنان ادامه دارد، بسیاری از کشورها را وادار به بازنگری در استراتژیهای خود برای تضمین ثبات مالی و حاکمیت اقتصادی کرده است. در میان این کشورها، کشورهای آفریقایی به طور فزایندهای به طلا به عنوان یک راه نجات احتمالی توجه میکنند، چون طلا به عنوان یک پوشش سنتی در برابر بیثباتی اقتصادی شناخته میشود و ارزش بازار آن در حال افزایش است. با این حال، مسیر آفریقا برای بهرهگیری از ذخایر طلای خود به منظور دستیابی به ثبات اقتصادی، به ویژه به دلیل سلطه تاریخی و ادامهدار قدرتهای غربی بر صنعت استخراج طلای این قاره، با چالشهای زیادی مواجه است. این مقاله به پیچیدگیهای پیرامون ذخایر طلای آفریقا، چالشهای مربوط به حفظ حاکمیت مالی، و استراتژیهای این قاره برای غلبه بر این موانع میپردازد.
در مواجهه با تنشهای ژئوپلیتیکی فزاینده و بیثباتی اقتصادی، اهمیت ذخایر بینالمللی، به ویژه ذخایر طلا، نه تنها برای کشورهای توسعهیافته بلکه برای کشورهای در حال توسعه نیز، به یک مسئله محوری تبدیل شده است. برای کشورهای آفریقایی، مدیریت و کفایت ذخایر ارزی خارجی بسیار حیاتی است، چون این ذخایر مستقیماً با توانایی قاره در تضمین واردات پایدار، که برای حفظ ثبات اقتصادی ضروری است، ارتباط دارد.
یکی از مسائل ضروری برای آفریقا دسترسی محدود به بازارهای مالی بینالمللی است. نرخهای بالای بهره بر روی وامها و اوراق قرضه، تأمین مالی را برای کشورهای آفریقایی بهطور فزایندهای دشوار کرده است. این وضعیت منجر به وابستگی شدید به ارزهای سخت مانند دلار آمریکا و یورو برای تسهیل واردات شده است. کفایت ذخایر یک کشور اغلب بر اساس تعداد ماههایی که میتواند واردات را پوشش دهد، سنجیده میشود، و از این رو ذخایر ارزی خارجی به عنوان یک شاخص کلیدی برای سلامت اقتصادی محسوب میشود.
تلاش آفریقا با حفظ ذخایر کافی با بحران بدهی مداوم این قاره تشدید میشود. کشورهایی مانند زامبیا (Zambia)، غنا (Ghana)، و اتیوپی (Ethiopia) در سالهای اخیر با نکول بدهی مواجه شدهاند، که بخشی از آن ناشی از کاهش وامدهی از سوی طلبکاران عمدهای مانند چین بوده است. کاهش ناگهانی وامهای چین، که اغلب برای بازپرداخت بدهیهای قبلی استفاده میشد، بسیاری از کشورهای آفریقایی را وادار کرده است تا به دنبال راههای جایگزین برای حفظ ثبات اقتصاد کلان باشند.
در پاسخ به این چالشها، کشورهای آفریقایی در حال بررسی استراتژیهای مختلفی، از جمله کاهش واردات، افزایش مالیاتها، کاهش یارانهها، و مهمتر از همه، افزایش ذخایر خود هستند. نقش طلا در این استراتژیها اهمیت بیشتری پیدا کرده است، چون این کشورها به دنبال تثبیت ارزهای خود و محافظت در برابر شوکهای اقتصادی خارجی هستند.
طلا از دیرباز به عنوان یکی از امنترین داراییها در زمان بحرانهای اقتصادی در نظر گرفته شده است. ارزش آن معمولاً در دورههای بیثباتی افزایش مییابد و به همین دلیل برای بانکهای مرکزی و وزارتخانههای مالی که به دنبال کاهش ریسکها و ایجاد یک شبکه ایمنی مالی هستند، انتخابی ترجیحی است. در سالهای اخیر، چندین کشور آفریقایی برنامههایی برای افزایش نقش طلا در ذخایر ارزی و سیاستهای پولی خود اعلام کردهاند.
به عنوان مثال، اتحادیه اقتصادی و پولی غرب آفریقا (UEMOA) که منطقه فرانک CFA غرب آفریقا را نظارت میکند، سیاستهای مدیریت ذخایر خود را اصلاح کرده است. پیش از این، ذخایر UEMOA در یک حساب عملیاتی با خزانهداری فرانسه نگهداری میشد. اما در سال ۲۰۲۱، این حساب به عنوان بخشی از اصلاحات گستردهتر بسته شد و این وجوه مجدداً در داراییهای پولی و اوراق قرضه سرمایهگذاری شدند تا با معیارهای نقدینگی و امنیت بهتر هماهنگ شوند.
با توجه به ظرفیت بالای تولید طلا در آفریقا، علاقه این قاره به طلا نه تنها از منظر احتیاط مالی بلکه به عنوان یک حرکت استراتژیک نیز قابل توجه است. آفریقا تقریباً ۲۷ درصد از تولید جهانی طلا را به خود اختصاص میدهد و کشورهایی مانند غنا (Ghana)، مالی (Mali)، آفریقای جنوبی (South Africa)، بورکینافاسو (Burkina Faso)، و سودان (Sudan) پیشتاز هستند. بخش استخراج طلا نیز در کشورهایی همچون زیمبابوه (Zimbabwe)، تانزانیا (Tanzania)، سنگال (Senegal)، و اوگاندا (Uganda) در حال گسترش است.
با توجه به تولید قابل توجه طلا در این قاره، دولتهای آفریقایی به طور فزایندهای ذخایر طلای خود را به عنوان ابزاری برای تثبیت اقتصادهای خود میبینند. با استفاده از طلای استخراج شده در داخل برای تقویت ذخایر ارزی، این کشورها میتوانند بهطور بالقوه وابستگی خود به بازارهای مالی خارجی را کاهش دهند و ارزهای خود را در برابر شوکهای خارجی تقویت کنند.
در حالی که تولید طلای آفریقا قابل توجه است، کنترل بر این تولید یک نگرانی بزرگ محسوب میشود. بخش زیادی از طلای قاره توسط شرکتهای غربی مانند AngloGold (آنگلوگلد) و Barrick (باریک) استخراج میشود که اولویت آنها صادر کردن طلا از آفریقا به جای کمک به اقتصادهای محلی است. این پویایی شکلی از استعمار اقتصادی را تداوم میبخشد که در آن کشورهای آفریقایی منابع ارزشمندی تولید میکنند اما بهطور کامل از آنها بهرهمند نمیشوند.
علاوه بر این، بخش قابل توجهی از طلای آفریقا توسط معدنچیان کوچک و سنتی استخراج میشود. این عملیاتها اغلب به صورت نیمهقانونی هستند و مقادیر کمی طلا تولید میکنند. به عنوان مثال، استخراج سنتی در تانزانیا (Tanzania) سالانه حدود ۱۷ تن طلا تولید میکند، در حالی که سنگال (Senegal) ۳ تن و مالی (Mali) ۶ تن از طریق روشهای مشابه تولید میکنند. این طلا اغلب از طریق کانالهای غیرقانونی از کشورهای آفریقایی قاچاق میشود که به فعالیتهای جنایی و درگیریهای داخلی دامن میزند.
با توجه به پتانسیل استخراج طلا به روش سنتی برای کمک به ذخایر ملی طلا، دولتهای آفریقایی در حال برداشتن گامهایی برای رسمیسازی و تنظیم این بخش هستند. به عنوان مثال، دولت اوگاندا (Uganda) برنامههایی را اعلام کرده است تا طلاهای استخراجشده به روش سنتی را خریداری کرده و به ذخایر خود اضافه کند. نیجریه (Nigeria) و سنگال (Senegal) نیز برنامههایی را برای خرید طلا از معدنچیان کوچکمقیاس به اجرا گذاشتهاند و به آنها فناوری، تجهیزات و زیرساختهای لازم را ارائه میدهند تا بتوانند به صورت شفافتر و کارآمدتر فعالیت کنند.
این ابتکارات نه تنها به کشورهای آفریقایی کمک میکند تا ذخایر طلای خود را افزایش دهند، بلکه هدفشان تثبیت شرایط اجتماعی و اقتصادی در مناطق استخراج طلا نیز هست. با آوردن استخراج سنتی به اقتصاد رسمی، دولتها میتوانند قیمتگذاری عادلانه بازار را تضمین کرده و نفوذ گروههای جنایی و تروریستی را کاهش دهند.
علاوه بر نقش طلا به عنوان یک دارایی ذخیره، این فلز میتواند در حمایت از ارزهای ملی نیز نقش مؤثری ایفا کند. تورم، بهویژه در مواجهه با شوکها و بحرانهای خارجی، همچنان چالشی بزرگ برای بسیاری از کشورهای آفریقایی است. به عنوان مثال، نیجریه (Nigeria) و غنا (Ghana) در حال حاضر با تورم بیسابقهای به دلیل کاهش ارزش ارزهای ملی خود دست و پنجه نرم میکنند. به طور مشابه، مصر (Egypt) نیز با مشکلات شدید ارزی مواجه است.
یکی از استراتژیهای مقابله با ناپایداری ارز، اتصال ارز ملی به یک ارز باثباتتر است. برای مثال، فرانک CFA به یورو متصل است که به حفظ ثبات نسبی اقتصاد کلان در اتحادیه اقتصادی و پولی غرب آفریقا کمک کرده است. با این حال، این امر همچنین انعطافپذیری سیاست پولی کشورهای غرب آفریقا را محدود کرده و آنها را به بانک مرکزی اروپا وابسته میکند.
زیمبابوه (Zimbabwe) رویکردی متفاوت ارائه میدهد. این کشور که به دلیل ابرتورم و اسکناسهای تریلیون دلاری خود شهرت دارد، اخیراً ارز جدیدی به نام “طلای زیمبابوه” (ZiG) معرفی کرده که با طلا پشتیبانی میشود. اگرچه ZiG هنوز در مراحل اولیه قرار دارد و در گردش محدود است، اما این حرکت تلاشی نوآورانه برای تثبیت ارز ملی از طریق استفاده از ارزش ذاتی طلا محسوب میشود.
اگرچه هنوز برای قضاوت درباره موفقیت ZiG زود است، اقدام زیمبابوه بر پتانسیل ارزهای پشتیبانیشده با طلا برای تثبیت اقتصادهایی که بهشدت در معرض شوکهای خارجی و کاهش ارزش ارز قرار دارند، تأکید دارد. موفقیت یا شکست این آزمایش زیمبابوه میتواند بر کشورهای آفریقایی دیگری که به دنبال اتخاذ استراتژیهای مشابه هستند، تأثیرگذار باشد.
صرفنظر از موفقیتها یا شکستهای فردی، آشکار است که ذخایر طلای آفریقا قرار است نقش مهمتری در آینده مالی این قاره ایفا کنند. یکی از جنبههای حیاتی این تغییر، حرکت به سوی حاکمیت بیشتر بر این ذخایر است. بهطور تاریخی، بخش زیادی از طلای آفریقا در کشورهای غربی ذخیره شده است، جایی که در معرض تصمیمات سیاسی قرار دارد که ممکن است با منافع آفریقا همخوانی نداشته باشد.
مسدود شدن ۳۰۰ میلیارد دلار از ذخایر روسیه توسط کشورهای غربی پس از آغاز جنگ اوکراین، گواه روشنی از خطرات مرتبط با ذخیرهسازی ذخایر در حوزههای قضایی غربی است. بهطور مشابه، مسدود شدن ۷۰ میلیارد دلار از ذخایر لیبی در بانکهای ایالات متحده از سال ۲۰۱۱ تاکنون، خطرات اتکا به سیستمهای مالی غربی را برجسته میکند.
با کاهش اعتماد به نهادهای مالی غربی، احتمال دارد که کشورهای آفریقایی به بازنگری در نحوه و محل ذخیرهسازی ذخایر طلای خود بپردازند. این تغییر میتواند منجر به ایجاد صندوقهای ثروت ملی، افزایش سرمایهگذاری در زیرساختهای داخلی و توسعه بازارهای مالی درونآفریقایی شود. با در دست گرفتن کنترل داراییهای مالی خود، کشورهای آفریقایی میتوانند حاکمیت اقتصادی خود را تقویت کرده و آسیبپذیری خود را در برابر فشارهای خارجی کاهش دهند.
مسیر آفریقا برای بهرهگیری از ذخایر طلای خود به منظور دستیابی به ثبات اقتصادی هم پیچیده است و هم با چالشهای فراوان همراه است. با این حال، منابع غنی طلای این قاره فرصتی منحصر به فرد برای ایجاد مقاومت مالی و کاهش وابستگی به بازارهای خارجی فراهم میکند. با افزایش کنترل بر تولید طلا، رسمیسازی استخراج سنتی، و احتمالاً پشتیبانی ارزهای ملی با طلا، کشورهای آفریقایی میتوانند در مواجهه با بحرانهای جهانی، اقتصادهای خود را تقویت کنند.
همزمان با بازپسگیری کنترل آفریقا بر ذخایر طلای خود و تلاش برای رهایی از تأثیرات ماندگار ساختارهای اقتصادی استعماری، این قاره میتواند مسیر را برای آیندهای مالی با حاکمیت بیشتر و ثبات بهتر هموار کند. در جهانی که بهطور فزایندهای با عدم اطمینان مواجه است، استفاده استراتژیک آفریقا از طلا ممکن است به عنصری حیاتی برای دستیابی به ثبات اقتصادی بلندمدت و استقلال تبدیل شود.