دو جنبه تاریک برای طلا وجود دارد: نیروی کار و محیط زیست.

مارکو گارو (Marco Garro)، عکاس خبری ۴۲ ساله اهل پرو، شواهدی قدرتمند و مستقیم بر جنبه نیروی کار دارد. همه چیز برای او در سال ۲۰۰۶ با یک مأموریت برای روزنامه پرو ۲۱ آغاز شد. به او گفته شد که به شهرهای معدنی در رشته‌کوه‌های آند سفر کند و درباره زندگی ساکنان آن گزارش تهیه کند.

تحقیقات اولیه نشان می‌داد که پسماندهای معادن به‌درستی مدیریت نمی‌شدند و این امر باعث بروز علائم مسمومیت با سرب شده بود.

هنگامی که او به شهر معدنی سرو د پاسکو (Cerro de Pasco) که در ارتفاع ۱۴,۰۰۰ پایی از سطح دریا قرار دارد، رسید، کودکانی با رشد ناکافی و کم‌خونی شدید را دید که به طور مکرر دچار خونریزی بینی می‌شدند. در برخی از معادن، سرب نیز استخراج می‌شد. پسماندهای آن به اطراف مراکز جمعیتی ریخته می‌شد. آلودگی‌ها به‌ویژه در فصل باران به آب‌های زیرزمینی نفوذ می‌کردند و در تابستان، باد گرد و غبار آلوده را به خانه‌ها می‌برد.

آلودگی معادن طلا

استثمار نیز شکل‌های وحشیانه‌ای به خود گرفته بود. در یکی از روش‌هایی که در معادن غیررسمی و سنتی رایج است، معدنچیان برای مدتی بدون دستمزد کار می‌کردند و سپس سه تا پنج روز به آن‌ها فرصت داده می‌شد تا مزد خود را از معدن در قالب هر چقدر طلایی که می‌توانستند پیدا کنند، دریافت کنند. گارو (Garro) می‌گوید: «این نوعی برده‌داری مدرن است» و اضافه می‌کند: «من از این که این مناطق، که اقتصاد کشور را سر پا نگه می‌دارند، چنین بهای سنگینی می‌پردازند، شگفت‌زده شدم.»

پرو (Peru)، هشتمین تولیدکننده بزرگ طلا در جهان، در سال ۲۰۲۳، ۱۲۸.۸ تن طلا تولید کرد. واردات هند (India) از این کشور در نیمه اول سال ۲۰۲۴ به تنهایی ۸۱ درصد افزایش یافت و به ۱.۴۷ میلیارد دلار رسید.

گارو می‌گوید: طلا مفهوم عرفانی خود را از دست داده و به نماد پول و قدرت تبدیل شده است.
گارو می‌گوید: طلا مفهوم عرفانی خود را از دست داده و به نماد پول و قدرت تبدیل شده است.

گارو (Garro) می‌گوید که به دنبال نشانه‌هایی بود که نشان دهد بخشی از این ثروت به جوامعی که معدن‌کاری را ممکن کرده بودند، رسیده باشد، اما نشانه‌های کمی از بهره‌مندی آن‌ها یافت. در عوض، این فعالیت‌ها در حال از بین بردن اکوسیستم‌ها بودند. بسیاری از معادن طلا در آند (Andes) در حال آلوده کردن دریاچه‌های اطراف هستند که جوامع محلی به آن‌ها وابسته‌اند.

حتی با در نظر گرفتن این که چقدر اقتصاد پرو (Peru) به طور کلی به معدن و به طور خاص به طلا وابسته است، آن چه او دید، باعث شد که به این موضوع فکر کند و بگوید:

«آیا استخراج طلا و نابود کردن این محیط‌های منحصر به فرد مهم‌تر بود؟»

در سال ۲۰۱۸، گارو بخشی از مشاهدات خود را به یک پروژه عکاسی با عنوان “طلایی که به ارث برده‌ایم، طلای رؤیاهایمان” تبدیل کرد. این پروژه به تاریخ غنی و مذهبی پرو با طلا پرداخته و تکامل آن را تا رسیدن به سطوح تجارت و صادرات فراسرمایه‌داری امروز نشان می‌دهد.

gold mining

گارو (Garro) می‌گوید: «اگرچه طلا در طول زمان یکی از اشیای پرطرفدار تمدن‌ها باقی مانده است، اما معنای آن برای جوامعی که از آن استفاده کرده‌اند تغییر کرده است. این فلز جاذبه عرفانی خود را از دست داده و به ابزاری برای تبادل، پول و قدرت تبدیل شده است.»

در هند (India)، مردولا رامش (Mridula Ramesh)، بنیان‌گذار مؤسسه آب و هوای ساندارام (Sundaram Climate Institute) و نویسنده کتاب “راه‌حل آب و هوا” (The Climate Solution)، می‌گوید که داستان شوکه‌کننده‌ای را از مادرش شنیده است، که در اوایل دهه ۱۹۴۰ در نزدیکی معادن طلای کولار (Kolar Gold Fields) بزرگ شده بود.

cyanide mounds

مادرش به رامش (Ramesh) گفت که در کودکی او و خواهر و برادرهایش در نزدیکی گودال‌های باز سیانید بازی می‌کردند.

شهر کولار (Kolar) که حدود ۱۰۰ کیلومتر از بنگلور (Bengaluru) فاصله داشت، زمانی محل دومین معدن عمیق طلا در جهان بود. این معدن در سال ۲۰۰۱، به دلیل کاهش حاشیه سود، پس از ۱۲۱ سال فعالیت تعطیل شد.

در فرآیندی به نام شستشوی سیانید، از فلز سیانید برای جدا کردن طلا از سنگ معدن استفاده می‌شد. پسماندهای حاصل از این فرآیند به صورت تپه‌هایی انباشته می‌شدند که به‌صورت محلی به آن‌ها «تپه‌های سیانید» گفته می‌شد و احتمالاً باعث آلودگی آب‌های زیرزمینی می‌شدند.

رامش می‌گوید: «آن چه امروز مرا نگران می‌کند این است که با افزایش معدن‌کاری سنتی (عملیات‌های غیررسمی و کوچک‌مقیاس که از حداقل ماشین‌آلات استفاده می‌کنند)، کسانی که در این معادن کار می‌کنند و اطراف آن‌ها زندگی می‌کنند، ممکن است هیچ‌گونه محافظت اساسی نداشته باشند و بنابراین با عواقبی مواجه شوند که چنین معدنچیانی در سطح جهانی با آن روبرو هستند.»

در همین حال، طلا همچنان بخشی جدایی‌ناپذیر از جهیزیه است، و این موضوع می‌تواند پیامدهای مرگباری به همراه داشته باشد.

در کتاب خود با عنوان “راه‌حل آب و هوا” (The Climate Solution)، رامش (Ramesh) به مطالعه‌ای در سال ۲۰۱۴ اشاره می‌کند که در آن، اقتصاددانانی از دانشگاه ویرجینیا (University of Virginia) و دانشگاه تافتس (Tufts University) در ایالات متحده داده‌های بیش از ۵۰۰ منطقه در هند را طی یک دهه بررسی کردند. آنها دریافتند که هر زمان باران در منطقه‌ای به میزان یک انحراف معیار کاهش می‌یافت، میزان مرگ‌ومیر ناشی از جستجوی طلا در آن منطقه به‌طور متوسط ۸ درصد افزایش می‌یافت.

خسارات کشاورزی مستقیماً به تقاضا برای جهیزیه بیشتر تبدیل می‌شد و در نهایت منجر به قتل عروس‌ها می‌شد، تا مردان بتوانند دوباره ازدواج کنند و طلای بیشتری به خانه بیاورند. محققان دریافتند که خانواده داماد این کار را به عنوان نوعی هموارسازی درآمد تلقی می‌کردند. رامش می‌گوید:

«این یک راه وحشتناک اما مهم برای درک این است که چگونه افزایش قیمت طلا، همراه با تغییرات محیطی، می‌تواند به فاجعه انسانی مرتبط شود.»