طلا در سال ۲۰۲۴ همچنان درخشان است و به بالاترین رکوردهای تاریخی خود دست یافته است. هم سرمایه‌گذاران سنتی طلا و هم سرمایه‌گذاران عادی از این شرایط هیجان‌زده هستند، چون این موضوع چشم‌انداز سرمایه‌گذاری را تغییر داده است.

بانک‌های مرکزی شروع به اجرای چرخه‌های تسهیل کرده‌اند. با نزدیک شدن تورم به اهداف تعیین شده در بیشتر اقتصادهای توسعه‌یافته، توجه به ضعف بازارهای کار و در اروپا به رشد اقتصادی ضعیف معطوف شده است. سیاست‌گذاران مشتاق هستند که بدون احیای مجدد تورم یا ایجاد رکود، نرخ‌های پایه را کاهش دهند تا به اصطلاح به «فرود نرم» افسانه‌ای دست یابند.

به عنوان یک دارایی بدون بازده و با هزینه‌های نگهداری بالا، طلا معمولاً در چنین محیط تسهیلی عملکرد خوبی دارد، چون هزینه فرصت نگهداری طلا به جای یک اوراق قرضه با بازده وجود دارد. به زودی پس از کاهش ۵۰ واحدی نرخ بهرهتوسط فدرال رزرو، قیمت طلا به بالاترین سطح بی‌سابقه خود یعنی بیش از ۲,۶۰۰ دلار به ازای هر اونس رسید که این رابطه را نشان می‌دهد.

با این حال، صعود قیمت طلا از سال ۲۰۲۲، زمانی که بازده‌ها بالا بود، نشان داده است که قیمت طلا به‌طور سخت‌گیرانه‌ای به نرخ بهره وابسته نیست. در واقع، در دهه گذشته که نرخ بهره پایین بود، قیمت طلا تغییر چندانی نداشت. این بار، شرایط ژئوپلیتیک عامل تفاوت است. از زمان مصادره ذخایر بین‌المللی روسیه توسط غرب پس از تهاجم این کشور به اوکراین در سال ۲۰۲۲، فعالان بازارها همچنان نگران استفاده ابزاری از سیستم مالی مبتنی بر دلار هستند.

خرید طلا از سوی طلا و روسیه

اقتصادهای بازارهای نوظهور، به ویژه روسیه و چین، همواره به دنبال استقلال پولی و سیاسی بیشتر از ایالات متحده بوده‌اند، و هر دو کشور از گذشته برای تنوع‌بخشی و محافظت از ذخایر خود اقدام به خرید طلا کرده‌اند.

بسیاری از بازارهای نوظهور دیگر نیز این روند را دنبال کرده‌اند، که باعث شد بانک‌های مرکزی در سال‌های ۲۰۲۲ و ۲۰۲۳ خرید طلای خود را به بیش از ۱,۰۰۰ تن در سال افزایش دهند. سه‌ماهه اول سال ۲۰۲۴ شامل بیشترین میزان خرید بانک‌های مرکزی بود که به حمایت از قیمت طلا کمک کرده و این فلز را از روندهای معمول مرتبط با چرخه نرخ بهره جدا کرده است.

برای سرمایه‌گذار عادی، طلا یک هِج در برابر تورم محسوب می‌شود و در حال حاضر، ما در جهانی تورمی زندگی می‌کنیم. دولت‌ها در سطح جهان با کسری بودجه‌های فزاینده‌ای روبرو هستند که ناشی از انتقال انرژی، روندهای ضد جهانی‌سازی، و سایر روندهای کلان اقتصادی است. همه این‌ها باعث افزایش هزینه‌ها و ایجاد فشار قیمتی صعودی می‌شود. این نگرانی‌ها درباره تورم و ترس از افزایش بیشتر هزینه‌های دولتی منجر به افزایش سرمایه‌گذاری‌های غیر نهادی در طلا شده است.

صندوق‌های قابل معامله در بورس طلا (ETF) که در دسترس‌ترین گزینه سرمایه‌گذاری برای سرمایه‌گذاران خصوصی هستند، و بر خلاف خروج خالص سرمایه در سه سال گذشته، در چهار ماه گذشته شاهد ورود سرمایه بوده‌اند. به طور خاص، در سال ۲۰۲۴ شاهد بازگشت سرمایه‌گذاران ETF از آمریکای شمالی و اروپا بوده‌ایم، که این روند احتمالاً با عدم قطعیت انتخابات آمریکا و تسهیل بیشتر سیاست‌های پولی در سال جاری رشد خواهد کرد.

نسبت طلا و نفت

یک روند جالب توجه، نسبت طلا به نفت خام است که بالاتر از میانگین و بیش از ۳۳ برابر است. این معمولاً نشانه‌ای از ضعف اقتصادی است و نشان می‌دهد که سرمایه‌گذاران در انتظار رکود اقتصادی اقدام به خرید طلا می‌کنند. نسبت S&P 500 به طلا نیز در حال حاضر حدود ۲.۱ برابر است، به این معنی که طلا هنوز می‌تواند در یک روند صعودی بیشتر افزایش یابد. روند نهایی در چین مشاهده می‌شود، جایی که بانک مرکزی چین (People’s Bank of China) که بزرگترین خریدار طلا در سال ۲۰۲۳ بوده است، طی چهار ماه گذشته خریدهای خود را متوقف کرده، در حالی که تقاضای داخلی برای جواهرات – متداول‌ترین کاربرد فلز فیزیکی – کاهش یافته است.

نگاهی به آینده نشان می‌دهد که سرمایه‌گذاری روی طلا به یک معامله محبوب تبدیل شده است. پوزیشن‌های خالص خرید در بورس کالای نیویورک (COMEX) نزدیک به بالاترین سطوح تاریخی سال ۲۰۲۰ است که نشان‌دهنده احساسات صعودی نسبت به این فلز است. اتخاذ این پوزیشن ممکن است در آغاز چرخه کاهش نرخ‌ها اغراق‌آمیز باشد، به این معنی که ممکن است در کوتاه‌مدت شاهد بازگشت جزئی باشیم، به‌ویژه اگر بانک‌های مرکزی کمتر از آن چه در قیمت‌گذاری لحاظ شده، نرخ‌ها را کاهش دهند.

علاوه بر این، یک بازار سهام قوی از سرمایه‌گذاری در سهام به جای طلا حمایت می‌کند، اما مشخص نیست که S&P 500 تا چه حد می‌تواند به رشد خود ادامه دهد. هرگونه نوسانات ژئوپلیتیکی غیرمنتظره در کوتاه‌مدت از قیمت طلا حمایت خواهد کرد.

با این حال، به‌ صورت ساختاری و در بلندمدت، روندهای کلان اقتصادی به نفع طلا هستند. در ایالات متحده، هر دو حزب اصلی از اقدامات حمایت‌گرایانه پشتیبانی می‌کنند و هیچ راه‌حلی برای رسیدگی به سطح رو به افزایش بدهی و کسری بودجه آمریکا وجود ندارد. این امر به‌صورت ساختاری از تغییر رویکرد سرمایه‌گذاران به سمت طلا حمایت می‌کند، چون با کاهش ارزش ارزهای فیات، طلا جذاب‌تر می‌شود.

مسدود کردن و مصادره بیشتر ذخایر ارزی، بازارهای نوظهور، به‌ ویژه بانک‌های مرکزی این کشورها را تشویق می‌کند تا به عنوان یک ابزار تنوع‌بخشی، ذخایر طلای خود را افزایش دهند. در بلندمدت، به نظر می‌رسد مانع کمی برای جلوگیری از تلاش روسیه و چین برای ایجاد یک سیستم مالی پسادلار از طریق تشویق به تسویه‌حساب‌های تجاری با طلا یا حتی ایجاد یک ارز جدید با پشتوانه طلا وجود داشته باشد.