آنچه در این مطلب می خوانید
جستجو برای جایگزینهای دلار جهت بازنگری در تسویهحسابهای جهانی ادامه دارد
تحولات پویای تجارت و امور مالی جهانی تلاش برای یافتن یک واحد حساب پایدار و مورد قبول جهانی برای تسویهحسابهای بینالمللی را شدت بخشیده است. تنشهای ژئوپلیتیکی، از جمله حذف روسیه از سیستم پرداخت سوئیفت (Swift)، تلاشها برای یافتن جایگزینهایی برای دلار را تسریع کرده است. کشورهای عضو بریکس (Brics) در حال بررسی ایجاد یک ارز مشترک هستند که به طور جزئی به طلا و به طور جزئی به سبدی از ارزهای خودشان متصل خواهد بود. این ابتکار، که از فناوری دفتر کل توزیعشده به عنوان پایه خود استفاده خواهد کرد، قبلاً با انتقادهای شدیدی روبهرو شده است.
دونالد ترامپ (Donald Trump)، رئیسجمهور منتخب ایالات متحده، تهدید کرده است که در صورت پیگیری ارز مشترک توسط کشورهای بریکس، که سلطه دلار را به چالش میکشد، تعرفههای ۱۰۰ درصدی بر این کشورها اعمال خواهد کرد. هنوز مشخص نیست که آیا او این سیاست را پس از روی کار آمدن در ۳۰ دی ۱۴۰3 (19 ژانویه ۲۰۲۴) دنبال خواهد کرد یا خیر.
بلوک بریکس از قدرت اقتصادی غیرقابل انکاری برخوردار است و حدود ۴۰ درصد از جمعیت جهان و بیش از ۳۰ درصد از تولید ناخالص داخلی جهانی را در بر میگیرد، که از نظر خروجی اقتصادی اندکی از گروه G7 پیشی گرفته است. با این وجود، ارزهای آنها همچنان در تجارت جهانی کمتر از حد مورد استفاده قرار میگیرند، در حالی که دلار همچنان در معاملات ارزی خارجی تسلط دارد.
با این حال، تجارت درون بلوک بریکس (Brics) ۳۷ درصد از کل معاملات این کشورها در سال ۲۰۲۲ (۱۴۰۱) را شامل میشد، که نسبت به سال ۲۰۱۷ (۱۳۹۶) ۵۶ درصد افزایش یافته است. این امر عزم این بلوک برای تقویت استقلال مالی را نشان میدهد. برای گروه بریکس، یک ارز دیجیتال با پشتوانه طلا میتواند تفاوت بزرگی ایجاد کند. کاهش هزینههای تراکنش و نوسانات کمتر نرخ ارز از مزایای ملموس آن است. اگر حتی ۵۰ درصد از تجارت درون بلوک بریکس به چنین ارزی منتقل شود، صرفهجویی ۱ تا ۲ درصدی در هر تراکنش میتواند به میلیاردها دلار برسد. این صرفهجوییها میتوانند برای تقویت رشد اقتصادی و افزایش کارایی تجارت دوباره سرمایهگذاری شوند. فناوری دفتر کل توزیعشده (DLT) شفافیت، امنیت و کارایی لازم برای پشتیبانی از چنین ارزی را فراهم میکند.
با توکنیزه کردن ذخایر طلا، هر واحد دیجیتال توسط داراییهای ملموسی که در خزانههای امن ذخیره شدهاند، پشتیبانی میشود و حسابرسیهای منظم مسئولیتپذیری را تضمین میکنند. قراردادهای هوشمند میتوانند بهطور پویا وزن ارز را بر اساس الگوهای تجارت و شرایط اقتصادی تنظیم کنند. این سیستم امکان تسویهحسابهای بلادرنگ را فراهم میکند، تأخیرها را کاهش میدهد و اعتماد میان شرکتکنندگان را تقویت میکند. چنین سیستمی حتی ممکن است کشورهایی خارج از بلوک بریکس را که به دنبال جایگزینهایی برای شبکههای تحت سلطه دلار هستند، جذب کند و احتمالاً سهم تجارت جهانی بلوک بریکس را از میزان کنونی ۱۸ درصد افزایش دهد.
برخی از عناصر این چشمانداز هماکنون وجود دارند. تا میانه سال ۲۰۲۴ (۱۴۰۳)، کشورهای بریکس بهطور جمعی ۵,۷۰۰ تن طلا در اختیار داشتند که ۱۶ درصد از ذخایر جهانی را تشکیل میدهد. در دو دهه گذشته، این ذخایر سه برابر شدهاند که نشاندهنده تلاشی برای کاهش وابستگی به دلار و تقویت ثبات مالی کشورهای خود است. اما توازن قدرت طلا همچنان به شدت به نفع کشورهای گروه G7 است که بهطور مشترک ۱۷,۵۰۰ تن، یا ۴۹ درصد از ذخایر جهانی را در اختیار دارند.
برخی از مزایای بالقوه یک ارز دیجیتال با پشتوانه طلا مشهود است، اما اجرای آن کار سادهای نخواهد بود. هماهنگی مؤثر میان کشورهای بریکس و همچنین سرمایهگذاری در زیرساختهای فناوری لازم است. موانع ژئوپلیتیکی، از جمله تحریمها و تعرفههای احتمالی، پیچیدگی بیشتری به این موضوع اضافه میکند. با این وجود، با توجه به ذخایر استراتژیک طلا و قدرت اقتصادی خود، بلوک بریکس احتمالاً به پیشبرد ایدههایی برای بازسازی نظام مالی جهانی و ارائه جایگزینی برای نظم مبتنی بر دلار ادامه خواهد داد.