آیا سیاست هند در مورد طلا کارآمد است؟

آیا سیاست هند در مورد طلا کارآمد است؟
آنچه در این مقاله میخوانید

بک ‌واردیشن (Backwardation) یا وارونگی در بازارهای مالی جهانی به شرایطی اشاره دارد که قیمت فعلی یک دارایی پایه از قیمت آن در بازار آتی بیشتر است. با وجود پیشرفت‌های قابل توجه هند در صنعت طلا در دهه‌های گذشته، سوالاتی در مورد اثربخشی سیاست طلای آن مطرح می‌شود. بررسی جزئیات نشان می‌دهد که یک رویکرد نامنسجم مانع از رشد و نوآوری در این صنعت می‌شود.

تاریخچه‌ای کوتاه

در سال ۱۹۹۷، هند تلاش خود را برای آزادسازی سیاست طلای خود آغاز کرد و به بانک‌ها و موسسات منتخب اجازه واردات و توزیع طلا در داخل کشور را داد. این لحظه‌ای مهم بود که موجب شد هند به عنوان یک قدرت در مصرف طلا و تولید جواهرات به ظهور برسد. امروز، هند به عنوان دومین واردکننده بزرگ طلا در جهان و یکی از بزرگترین صادرکنندگان جواهرات در جهان شناخته می‌شود که نشانه‌ای از بازار قوی و پویایی اقتصادی آن است.

با رشد و بلوغ بازار طلا در طی این دوره ۲۷ ساله و افزایش ثبات اقتصادی هند، شاهد تلاش‌های حمایتی زیر بوده‌ایم:

  1. تسهیل در قوانین ارز خارجی برای صنعت طلا و جواهرات: این اقدامات باعث شده است تا تجارت بین‌المللی در این صنعت روان‌تر و سریع‌تر انجام شود.
  2. ایجاد پالایشگاه‌های طلا: واردات طلا اکنون نه تنها برای شمش‌های خالص بلکه برای طلای خام (به نام دوره (Dore)) نیز انجام می‌شود که باعث افزایش ظرفیت تولید داخلی شده است.
  3. توسعه بازار وام طلا: برای کسانی که با این موضوع آشنا نیستند، وام طلا یک هج طبیعی برای صنعت طلا و جواهرات در برابر نوسانات قیمت طلا است.
  4. استانداردگذاری جواهرات: علامت‌گذاری جواهرات به جای استثناء، به یک هنجار تبدیل شده است که باعث افزایش اعتماد مصرف‌کنندگان به کیفیت محصولات شده است.
  5. امضای توافق‌نامه‌های تجارت آزاد (FTAs): با برخی کشورها که به طور قابل توجهی به رونق بخش طلا و جواهرات کمک می‌کند.
  6. توسعه بورس‌های داخلی با قراردادهای طلا (MCX، NSE، BSE و غیره): این بازارها اکنون محصولات پیشرفته‌ای مانند گزینه‌های طلا را نیز شامل می‌شوند.
  7. تاسیس بورس بین‌المللی طلا هند (IIBX) در شهر GIFT، احمدآباد: این بورس محصولات و خدمات ارزش افزوده‌ای ارائه می‌دهد و به زودی محصولات بیشتری نیز به آن اضافه خواهد شد.
  8. انجام عرضه اولیه سهام (IPO) برای یک خرده‌فروش جواهرات: اولین مورد در این صنعت است و چند مورد دیگر نیز در دست اقدام هستند.

این اقدامات نشان‌دهنده تحولات مثبت و چشمگیر در بازار طلا و جواهرات هند است که توانسته است این کشور را به یکی از بزرگترین بازیگران جهانی در این صنعت تبدیل کند.

زیبایی بازار طلای هند در این است که در حالی که از یک سو مقدار زیادی ارز خارجی گرانبها مصرف می‌کند، از سوی دیگر، اشتغال قابل توجهی ایجاد می‌کند و درآمد عظیمی برای خزانه‌داری از طریق حقوق گمرکی، مالیات بر فروش، مالیات بر شرکت‌ها، مالیات بر درآمد شخصی و سایر عوارض و هزینه‌ها تولید می‌کند. به علاوه، این فرصت وجود دارد که این طلا برای نیازهای داخلی در مواقع اضطراری بسیج شود.

با این حال، در میان این دستاوردها، یک چارچوب سیاستی نامنسجم وجود دارد که رشد و پتانسیل نوآوری این صنعت را محدود می‌کند.

چالش‌ها نمایان شدند

با وجود دستاوردها، شکاف‌هایی در چارچوب سیاست طلای هند آشکار شده‌اند که مانع از پیشرفت آن می‌شوند:

الف) عدم وجود هدف سیاستی برای طلا:

هند هدف مشخصی برای سیاست طلای خود ندارد که به طور واقع‌گرایانه‌ای بخواهد در صنعت، برای صنعت و از صنعت به دست آورد، و این موضوع باعث می‌شود ذینفعان بدون جهت‌گیری یا هدف روشن باشند.

ب) چشم‌انداز نامنسجم سیاست طلا:

هند یک سیاست طلای واحد و یکپارچه ندارد – این سیاست ترکیبی از بخشنامه‌ها و اطلاعیه‌های مختلفی است که توسط بانک مرکزی هند (RBI)، وزارت مالیه، وزارت بازرگانی، DGFT، گمرک و سایر مقامات ذی‌ربط در مواقع مختلف صادر می‌شوند. برای درک این که چه چیزی می‌توان انجام داد و چه چیزی نمی‌توان، باید تعداد زیادی از اسناد را مرجع قرار داده و تفسیر کرد که این موضوع منجر به سردرگمی و ناکارآمدی می‌شود.

پ) تقلید به جای نوآوری:

در حالی که تلاش‌ها برای پذیرش بهترین شیوه‌های بین‌المللی قابل تقدیر است، تکرار بدون توجه به مدل‌های دیگر کشورها، چالش‌ها و فرصت‌های منحصر به فرد هند را نادیده می‌گیرد و از این واقعیت که هند دیرتر در این حوزه وارد شده است، بهره‌برداری نمی‌کند – نمونه‌هایی شامل دستورالعمل‌های منبع‌یابی مسئولانه و ایجاد بورس بین‌المللی طلای هند (IIBX) که در ادامه بیشتر مورد بحث قرار می‌گیرند.

ت) بی‌تفاوتی به جای اقدام:

بی‌میلی به پرداختن به مسائلی مانند قاچاق طلا و عدم رعایت مقررات، چرخه‌ای از رضایت‌مندی را تداوم می‌بخشد که مانع از اصلاحات معنادار و پیشرفت می‌شود.

درخواست برای تغییر

برای ترسیم یک مسیر جدید برای صنعت طلای هند، برداشتن گام‌های جسورانه‌ای ضروری است:

  • تعریف اهداف روشن:

یک چشم‌انداز یکپارچه برای صنعت طلا تعیین کنید که اهداف و استراتژی‌های واقعی برای رشد و توسعه پایدار را ترسیم کند.

به عنوان مثال، آیا به دلیل اثرات منفی آن بر موقعیت ارز خارجی خود، نگران واردات طلا هستیم؟ یا آیا واردات طلا را دوست داریم چون به توده‌ها اجازه می‌دهد اهداف فرهنگی و سرمایه‌گذاری خود را برآورده کنند؛ به تولیدکنندگان و صادرکنندگان جواهرات امکان دسترسی آسان به مواد اولیه خود را می‌دهند؛ و یک مبنای محکم برای ارز ما به عنوان گزینه پشتیبان در دوره‌های دشوار فراهم می‌کند؟

  • ساده‌سازی چارچوب سیاستی:

یک سیاست طلای یکپارچه و هم‌افزا ایجاد کنید که از پراکندگی موجود جلوگیری کرده و کارآمدی و شفافیت را افزایش دهد. این کار می‌تواند با تجمیع و هماهنگی بین بخشنامه‌ها و اطلاعیه‌های مختلف از سوی نهادهای مختلف انجام شود تا ذینفعان بتوانند با سهولت بیشتری به اطلاعات دسترسی داشته باشند و آن‌ها را درک کنند.

  • تقویت نوآوری به جای تقلید:

به جای تکرار بی‌رویه مدل‌های دیگر کشورها، به ایجاد راه‌حل‌های مبتنی بر واقعیت‌های محلی بپردازید که چالش‌ها و فرصت‌های منحصر به فرد هند را در نظر می‌گیرند. این کار می‌تواند شامل توسعه دستورالعمل‌های منبع‌یابی مسئولانه بومی و ایجاد ابتکاراتی مانند IIBX باشد که نیازهای خاص بازار داخلی را برآورده می‌کند.

  • مبارزه با قاچاق و افزایش تنظیم مقرراتی:

اقدام قاطعانه‌ای برای مبارزه با قاچاق طلا و تضمین رعایت دقیق مقررات توسط همه فعالان بازار انجام دهید. این امر می‌تواند از طریق اعمال مجازات‌های سختگیرانه برای متخلفان و افزایش نظارت و بازرسی‌های دوره‌ای انجام شود.

نتیجه‌گیری

اجرای این گام‌ها می‌تواند به صنعت طلای هند کمک کند تا از پتانسیل کامل خود بهره‌برداری کند و به یک موتور محرک برای رشد اقتصادی و نوآوری تبدیل شود. با یک سیاست‌گذاری منسجم و هدفمند، هند می‌تواند جایگاه خود را به عنوان یکی از بزرگترین و پویاترین بازارهای طلای جهان تقویت کند.

دیدگاه خود را درباره آیا سیاست هند در مورد طلا کارآمد است؟ بنویسید

عضویت در خبرنامه پی سی ام

در بیانیه دولت آمده است که قانون جرایم اقتصادی و شفافیت شرکتی اختیاراتی را ارائه می‌کند که به مقامات بریتانیا این امکان را می‌دهد تا “جنایتکاران سازمان‌یافته و کسانی را که به دنبال سوءاستفاده از اقتصاد باز بریتانیا هستند، هدف قرار دهند”.